فروش فایل پایان نامه : سازش و داوری در امور حسبی
سازش به این معنی است که طرفین با ارجاع اختلاف به شخص یا اشخاص مورد اعتماد و منتخب خود، از آنها می خواهند که بین آنان سازش برقرار کند و یا راه حلی برای سازش پیشنهاد نماید بدون اینکه وارد رسیدگی حقوقی و قضائی بشود و سپس یا پیشنهاد آن شخص را می پذیرند و اجرا می کنند و یا به راه و روشی دیگر روی می آورند. این روش گاهی به ویژه، در مواقعی که مقرر می شود داور بر اساس انصاف و کدخدامنشانه رأی صادر نماید، با داوری اشتباه می شود ولی با آن یکسان نیست و برای خود ضوابط ویژه ای دارد که به مرور زمان شکل گرفته، به نحوی که هم اکنون در کنار مقررات مربوط به داوری، مقررات سازش هم تدوین گردیده است که نمونه آن مقررات سازش و داوری اتاق بازرگانی بینالمللی است در ایران هم مقررات و ضوابطی هم برای ایجاد سازش تدوین گردیده است.[1]
در حقیقت سازش یک گام قبل از مرحله داوری رسمی است. سازش نسبت به میانجیگری، رسمیتر است زیرا مشتمل بر یک روند رسمی است که در آن سازشدهندگان، موضوع منازعه را مورد تحقیق و بازرسی قرار میدهند و سپس برای حل موضوع پیشنهادات رسمی به طرفین ارائه میکنند. تحقیق و بازرسی برای سازش هم متضمن واقعیات امر و مبانی حقوقی آن است و هم جنبهها و ابعاد غیرحقوقی موضوع.
روند سازش معمولاً به صورت محرمانه انجام میشود، زیرا برای دولتها دادن امتیاز در جریان سازش آسانتر است، به شرط این که علنی و فاش نشود. اگر پیشنهادات سازشدهندگان مقبول واقع شود، معمولاً به صورت مکتوب در میآید که سند ثبت و ضبط توافقها است. اما در عمل سازش به معنائی که گفتیم کمتر پیش میآید، شاید به این علت که هر گاه اتخاذ طرق غیر رسمیتر (میانجیگری و ...) برای حل اختلاف، توقیفی به بار نیاورده باشد، بعید است طریقه سازش راه به جایی ببرد.[2]
۲- تفکیک مفهوم سازش از مفاهیم مشابه
۲-۱- سازش و مذاکره[3]
مذاکره بدون تردید روش بسیار قدیمی و متداول برای حل اختلافات است. و میتوان آن را به شرح ذیل تعریف نمود:
مذاکره روش مستقل حل اختلاف بوده و هدف از آن پیدا کردن راه حل خلاقی است که موجبات رضایت طرفین را جلب نموده تا هر یک از آنان بتوانند منافع خود را حفظ نمایند. به طور خلاصه میتوان گفت هدف از مذاکره برقراری ارتباط بین طرفین یا اصلاح و ختم رابطه موجود میباشد.[4]
بدیهی است که مذاکره مستدل، برای این روش به عنوان امتیاز محسوب شده و دعوی را به طور بنیادی حل و فصل مینماید، به نحوی که طرفین پس از پایان مذاکره احساس رضایت بنمایند. نکته قابل توجه این است که مذاکره کننده باید امتیازات مشترک و منافع مورد اختلاف را مورد بررسی قرار داده و در مجموع به مصادیق صحیح و مستقل از اراده طرفین تأکید نماید. نتیجه میشود که مذاکره مستدل باید دارای چهار عنصر اساسی زیر باشد:
- توجه به منافع مورد نظر
- یافتن راه حلی که منافع مشترک را تأمین نماید
- به کار بردن مصادیق ملموس.
وجه فارق روش مذاکره با روشهای دیگر آن است که در مذاکره شخص ثالثی وجود ندارد که در مورد حل اختلاف راهکاری را به طرفین تحمیل یا حتی پیشنهاد کند، بلکه چنانکه از نام آن بر میآید، خود طرفین اختلاف مستقیم یا غیرمستقیم با یکدیگر گفتگو مینمایند. مذاکره معمولاً مستلزم این معنی است که طرفین با حسن نیت گفتگو کنند، به نحوی که چشماندازی از موفقیت در حل اختلاف و حصول نتیجه وجود داشته باشد. البته هیچ گونه تعریف حقوقی از اصطلاح مذاکره وجود ندارد و همین امر میتواند مشکلاتی را به بار آورد، به ویژه در مواردی که در قرارداد بینالمللی مربوط شرط شده باشد که دادگاه فقط هنگامی صلاحیت رسیدگی به اختلافات را دارد که موضوع از طریق «مذاکره» حل و فصل نشده باشد.
[1]. عرفانی، محمود، طرق جایگزین حل و فصل دعاوی در حقوق تجارت، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی، ۱۳۸۶، ص ۲۶.
[2]. مگی، آندرو، آیین حل و فصل اختلافات در سازمان تجارت جهانی، ترجمه دکتر محبی، مجله دیدگاههای حقوقی، شماره هفتم، ص ۷۰.
[3]. negotiation
[4]. مگی، آندرو، پیشین، ص ۷۳.
برچسب: ،