بررسی حقوقی جرم اعتیاد با توجه به قانون اصلاحی قانون مبارزه با مواد مخدر سال 1389
استفاده از مجازات حبس
با توجه به این که سیاست جنایی کنونی در دنیا، مبنی بر بکارگیری جایگزینهای حبس به جای کیفر حبس استوار است و از انواع این روشها استفاده میشود، قانونگذار در مادهی 16، آخرین اقدام در مقابله با شخصی که نسبت به ترک اعتیاد مقاومت میکند را مجازات حبس تعیین کرده است. به نظر میرسد اگر به جای حبس و یا حداقل در کنار مجازات حبس، قانونگذار مجازاتهای غیر سالب آزادی تعیین کند اثر بهتری خواهد داشت نه مجازاتهایی که نیاز به شرایط خاص دارد و تا کنون در کشورمان سابقهای نداشته است. از آنجایی که هدف مجازاتهای غیر سالب آزادی اِعمال مجازاتی است که به وسیلهی آن یک تکلیف به مجرم تحمیل میشود و از طرفی هدف دیگر آن، پیشگیری سنجیده از تکرار جرم است.[1] همراهی این مجازاتها با مجازات حبس جنبهی پیشگیرانهی بهتر و مؤثرتری دارد. برای مثال قانونگذار میتواند مجازات حبس را برای چنین شخصی قرار دهد ولی اجبار به درمان را همراه با تعلیق مجازات حبس برای یک دفعه برای وی مجاز شمرد. یعنی این که اگر شخص برای درمان در زمان محکومیت اقدام کند مجازات حبس وی معلق بماند تا شخص اعتیاد خود را ترک کند. بنابر این همان گونه که در قسمت نقاط قوت قانون در مورد مجازات برای معتادی که ترک اعتیاد نکند عنوان شد، قانونگذار نمیتواند به یکباره هم از اعتیاد جرم زدایی کند و هم مجازات را بردارد، زیرا جو فرهنگی و حاکم بر جامعه چنین امری را بر نمیتابد و ممکن است آمار اعتیاد ناگهان به طرز صعودی افزایش یابد بنا براین باید یک الزام و اجبار برای افراد وجود داشته باشد تا به سمت درمان روند و زمانی که جو جامعه آماده شد آن موقع مجازات به طور کلی برداشته شود بنابراین اگر قانونگذار به جای حبس یا حداقل در کنار آن مجازات غیر سالب آزادی تعیین کند نتیجه بهتری خواهد گرفت.
بند پنجم ـ اختیار دادن به مقام قضایی
در صدر تبصره 2 ماده 16 اصلاحی بیان کرد که «مقام قضایی میتواند...» در واقع قانونگذار در اینجا صدور قرار تعلیق تعقیب را برای مقام قضایی به عنوان یک اختیار قرار داده و نه یک الزام. که این امر موجب خودمختاری مقام قضایی در قبال اشخاص میشود که ممکن است این قرار را برای عدهای صادر و برای عدهای دیگر نه. و در واقع این حق برای عدهای زایل میشود به نظر میرسد اگر قانونگذار صدور این قرار را «الزامی» میکرد بهتر میبود چون اصدار این قرار برای یک بار هم بیشتر نیست، «الزام» مقام قضایی در اجرای عدالت و از طرفی ایجاد یک فرصت دوباره به شخص معتاد برای درمان و ترک اعتیاد مؤثرتر و بهتر بود.
بند ششم ـ کیفر برای استعمال
مادهی 19 قانون 1376، که در این قانون نیز ابقا شده است 2 نقطه ضعف دارد، اول: در بند 1 و 2 این ماده بر اساس استعمال مواد مختلف میزان مجازاتها متفاوت است که عملاً با وجود ماده 4 و 8 اصلاحی و نحوهی نگارش آن میتوان گفت که همهی مواد مورد نظر در مادهی 8 در مادهی 4 نیز آمده و همچنین بالعکس، بنابراین موضوعی ندارد که تفاوتی بین مجازاتهای بند 1 و 2 وجود داشته باشد و دوم: مجازات برای افرادی که به صورت تفننی مواد مصرف میکنند وجههی قانونی خاصی ندارد به این دلیل که به مجازات رساندن این افراد، موجب جریتر شدن و از بین رفتن ترس از مجازات میشود. هر چند قصد قانونگذار از جرمانگاری و برشمردن مجازات برای این دسته از افراد، پیشگیری از ارتکاب دوباره است ولی علناً میتوان گفت که مجازات جزای نقدی و شلاق بازدارندگی خاص نداشته و حتی باعث میشود که فرد جریتر در انجام دوباره نیز شود. هر چند اگراین اقدام قانونگذار را برای پیشگیری از اعتیاد بدانیم که بخواهد با سرکوب استعمال مواد زمینهی اعتیاد به مواد را از بین برد ولی اگر قانونگذار، به جای مجازات جزای نقدی و شلاق، از درج در پرونده و یا دادن اخطار و تذکر استفاده میکرد هم شخص متوجه میشد که اقدام وی با برخورد قانونگذار همراه است و هم قانونگذار از تورم پروندههای کیفری در دادگستری جلوگیری میکرد.
بند هفتم ـ عدم تأثیر درمان اجباری
بسیاری معتقدند که شیوهی اتخاذی توسط قانون جدید یعنی درمان اجباری علیرغم جنبهی درمانی علاوه بر نداشتن سود و فایده، حتی خطرآفرین نیز هست. تا جایی که نماینده دفتر مقابله با مواد مخدر و جرم سازمان ملل در ایران، آنتونیو دلئو، مخالفت UNODC با گسترش کمپهای درمان اجباری در ایران اعلام کرده است. وی از دلایلی چون افزایش HIV و همچنین نتایج معکوس این نوع درمان بر اساس آمارهای علمی یاد کرده و همچنین سیاست سازمان ملل را مبتنی بر اقداماتی بر اساس اطلاعات علمی و نظرات متخصصان در این زمینه اعلام کرده است. وی اشاره کرده که درمان معتادان به مواد مخدر بدون رضایت شخصی بیمار فقط به عنوان یک گزینهی کوتاهمدت قابل اعمال است و باید به عنوان آخرین راه حل اعمال شود.[2]
ولی با این وجود نمیتوان استفاده از این کمپها را الغا کرد، ممکن است اثرات مطلوب آن مدت زمان کمی دوام داشته باشد ولی به هر حال مفیدتر از عدم وجودش است. از اثرات مطلوب هر چند کوتاهمدت میتوان به مواردی اشاره کرد از جمله اینکه، جمعآوری معتادان بیخانمان در کمپهای درمان هم چهرهی شهرها را حداقل زیباتر میکند و هم وقتی معتادی یک روز هم مواد مصرف نکند از نظر اقتصادی ضرر کمتری به کشور وارد میشود و هم این که حداقل اگر تعداد کمی هم درمان شوند اثرات مثبت اجتماعی و اقتصادی خود را هر چند در مقیاس کم نشان خواهد داد. شواهد به دست آمده از ایالات متحده آمریکا حکایت از آن دارد که معتادانی که اجباراً از طریق نظام عدالت کیفری وارد برنامههای درمان و معالجه شدهاند، به همان ترتیبی رفتار نموده و واکنش نشان میدهند که داوطلبان خود معرف برای درمان رفتار میکنند. مضافاً این که روش درمان اجباری از این جهت فایدهمند است که میتواند معتادان را به سمت درمان و بازپروری سوق دهد و اطمینان یابد که معالجههای آنها ادامه خواهد داشت.[3]
[1]- خلیلی، فهیمه، منبع پیشین، ص 74.
[2]ـ همان، ص 75.
[3]ـ مهرا، نسرین، منبع پیشین، ص142.
خرید و دانلود فایل:
متن کامل پایان نامه با فرمت ورد (docx ):
برچسب: ،