بک لینک -
سايت پیش بینی
وان ایکس بت
سایت شرط بندی انفجار
سایت شرط بندی
سایت بازی انفجار
سایت شرط بندی فوتبال
سایت enfejar
بت فوروارد
جت بت
سایت پیش بینی فوتبال
ثبت نام بازی انفجار
sibbet90
سایت سیب بت
ورود به سایت بازی انفجار
وان ایکس بت
سایت بازی انفجار
پوکر آنلاین
بت بال 90
انفجار آنلاین
جت بت
بازی انفجار
سایت بازی انفجار
 دانلود مقالات دانلود مقالات .

دانلود مقالات

تاثیر عوامل آمیخته بازاریابی بر افزایش فروش در زمینه محصولات لبنی

جایگاه بسته‌بندی در بازاریابی

بسته‌بندی یکی از عناصر آمیخته بازاریابی (Marketing Mix) است. یعنی هرکس به‌عنوان محقّق یا پژوهشگر بازاریابی انجام وظیفه نماید، هر مدیر یا کارشناس بازاریابی یا فردی که بخواهد به‌نحوی در مورد یک بنگاه و تولیدات آن مطالعه نماید، ناگزیر از مطالعه و بررسی روش‌ها و انواع بسته‌بندی تولیدات آن بنگاه است و این بررسی باید در دو زمینه حفاظتی و اطلاع‌رسانی انجام شود.

یکی از موارد مهم در بررسی‌های مربوط به کالا، شکل، رنگ، طرح و بسته‌بندی است و این اجزا در ترکیب با یکدیگر شکل ظاهری کالا را به‌گونه‌ای که در برابر مصرف‌کننده جلوه‌گر شود، تشکیل می‌دهند.

تصمیم‌گیری در مورد بسته‌بندی تا آنجا که به حمل و نقل کالا و حفظ سلامت آن مربوط می‌شود، با مدیران تولید و بازاریابی و بالاخص با مدیر تولید است و تا آنجا که به اطلاع‌رسانی و ایجاد انگیزه فروش ارتباط پیدا می‌کند، با مدیر بازاریابی است. بدیهی است هماهنگی مدیر بازاریابی با سایر مدیران در هر زمینه‌ای از جمله بسته‌بندی می‌تواند در صحت تصمیمات اتخاذ شده و منطقی بودن آنها مؤثر باشد( کاتلر، 1388، ص498).

پیش‌تر، تصمیمات مربوط به بسته‌بندی کالا، اکثرا تحت تأثیر هزینه و عوامل تولید قرار داشته‌اند و اولین و اساسی‌ترین وظیفه بسته‌بندی نیز نگهداری و حفاظت از کالا بوده است. ولی امروزه، عوامل بسیاری باعث شده است بسته‌بندی به‌صورت یکی از ابزارهای بااهمیت بازاریابی درآید. رشد پدیده سلف سرویس بدان معناست که بسته‌بندی باید وظایف زیادی را بر عهده گیرد. این وظایف عبارت از جلب توجه و توضیح درباره کالا و فروش است. افزایش رفاه مصرف‌کننده نیز بدین معنا است که مصرف‌کنندگان برای راحتی و آسایش خود، برای ظاهر و قابلیت اعتماد، اطمینان و اعتبار بهتر بسته‌بندی، حاضرند مبلغی را اضافه پرداخت کنند(کاتلر و آرمسترانگ،  1385، ص363).

 


2-2-2-6-2-کارکردهای بسته‌بندی

بسته‌بندی اهداف مختلفی دارد که عبارتند از:

1) حفاظت فیزیکی؛ حفاظت از اشیاء درون بسته از تکان شدید، فشار، دما و غیره.

2) حفاظت مانع (Barrier Protection)؛ مانعی از اکسیژن، بخار آب، گرد و غبار و غیره.

3)  در برگیری یا انباشتگی (Containment and Agglomeration)؛ اشیاء ریز و کوچک معمولا با یکدیگر در یک بسته برای حمل و نقل به شکل گروهی قرار می‌گیرند.

4)  انتقال اطلاعات (Information Transmission)؛ اغلب، روی بسته یا برچسب بسته‌بندی، اطلاعاتی درباره چگونگی استفاده، حمل و نقل، بازیافت یا مصرف محصول یا بسته موجود است.

5)  کاهش سرقت؛ بسته‌بندی‌ای که نتوان آن‌را پس از باز کردن، دوباره بست؛ یا پس از باز کردنش آسیب فیزیکی ببیند (نشانه‌های باز شدن را نشان می‌دهد) در جلوگیری از دزدی مفید و مؤثر است.

6)  راحتی (Convenience)؛ شامل ویژگی‌هایی است که موجب راحتی در توزیع، جابه‌جایی، نشان دادن (ویترین)، فروش، بازکردن، بستن مجدد و استفاده مجدد می‌شود.

7)  بازاریابی؛ بسته‌بندی می‌تواند توسط بازاریابان برای تشویق خریداران بالقوه برای خرید محصول استفاده شود( Louw & Kimber, 2007, P. 2).

 


2-2-2-6-3-فواید بسته‌بندی برای جامعه

برخی مزایای بسته‌بندی را این‌گونه برشمرده‌اند:

کاهش میزان زباله‌های شهری
صرفه‌جویی در کاربرد مواد بسته‌بندی
تقلیل میزان ضایعات کالا و کاهش قیمت تمام‌شده
مقابله با قحطی، سوء تغذیه و بیماری
کاهش هزینه‌های غذایی به‌سبب بسته‌بندی
کمک به خرید آگاهانه
جلوگیری از خطر سرقت
سهولت در مصرف
کمک به بالا بردن سطح زندگی
کمک به افزایش سطح اشتغال و درآمد
کمک به کاهش شدید بیماری‌ها
تازه نگه داشتن کالا (علمی، 1373، ص10).
 

2-2-2-6-4-اثرات زیست-محیطی بسته‌بندی

مهم‌ترین مسائل زیست-محیطی که بر روی بسته‌بندی اثر می‌گذارند، عبارتند از:

- اتمام منابع

- ایجاد زباله

- نحوه از بین بردن ضایعات و پسماندها

دانلود پایان نامه ارشد :

دانلود پایان نامه ارشد: بررسی تاثیر عوامل آمیخته بازاریابی بر افزایش فروش در زمینه محصولات لبنی

مقاله :

بررسی تاثیر آمیخته بازاریابی سبز بر تصمیم خرید سبز مصرف‌کنندگان (مطالعه موردی: مصرف‌کنندگان محصولات لبنی شرکت پگاه در شهرستان شیراز)
 
مشکلات ناشی از اتمام برخی از منابع طبیعی و دشواری‌های مربوط به دفع زباله‌ها و پسماندها، بسیاری از صنایع بسته‌بندی را ترغیب کرده تا میزان مصرف برخی از مواد را کاهش داده و استفاده از قوطی‌ها و مواد مصرف شده را در برنامه کار خود قرار دهند(علمی، 1373، ص53).

به‌منظور حل مشکلات زیست-محیطی ناشی از بسته‌بندی به‌طور خلاصه:

الف) بسته‌بندی باید به‌گونه‌ای طراحی شود که کمترین مقدار مواد سازنده را دربرگرفته و در عین حال وظیفه خود را نیز انجام دهد. کاهش مواد بدین طریق، ملاحظات و اقدامات بعدی در خصوص استفاده دوباره، بازیافت و احیای ماده اضافی را غیر ضروری می‌سازد.

ب) در صورت امکان، اجزای ظرف‌ها و بسته‌بندی‌ها باید دوباره مورد استفاده قرار گیرند.

پ) در صورت امکان، بسته‌بندی باید جمع آوری شده و مواد آن برای استفاده دوباره بازیافت شود.

ت) قبل از اختصاص دادن بسته‌بندی جهت دورریزی به‌عنوان زباله باید تدبیری اندیشید که احتمالا ارزش دیگری از ضایعات احیا شود(سرکا، 1384، ص42).


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۱ آبان ۱۳۹۷ساعت: ۰۶:۱۲:۳۵ توسط:محمد موضوع: نظرات (0)

پایان نامه : رابطه‌ رفتار شهروندی سازمانی با کیفیت خدمات

هوش به عنوان یک مفهوم جذاب که زمینه های پژوهشی شگفت انگیزی دارد ، در بسیاری از رشته ها به غیر از روانشناسی فردی و روانشناسی شناختی نیز کاربرد و جذابیت دارد یکی از رشته هایی که علاقه فزاینده ای به هوش و اهمیت آن نشان داده است مدیریت و ادبیات پژوهشی توسعه سازمانی است  (Akgan,2007:272) .

دانلود پایان نامه ارشد (متن کامل) :

بررسی رابطه بین ابعاد هوش سازمانی و عملکرد کارکنان در دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی استان گیلان

مقاله (چکیده) :

بررسی رابطه‌ رفتار شهروندی سازمانی با کیفیت خدمات در بیمارستان‌های استان گیلان
 
هوش عبارتست از توانایی یادگیری و بکارگیری آن ، در سازگاری با اوضاع و احوال تازه و حل مسایل و مشکلات تازه. واژه هوش ، کیفیت پدیده خاصی را بیان می کند که دارای حالت انتزاعی بوده قابل رویت و ملاحظه نیست. به عبارت دیگر ،کلمه ای است که برای نمایاندن یک متغیر غیر حسی بکار رفته و تنها از طریق خواص آن قابل تفسیر است. مجموعه استعدادهایی است که با آنها شناخت پیدا می کنیم ، شناخت ها را به یاد می سپاریم و عناصر تشکیل دهنده فرهنگ را به کار می بریم تا مسائل زندگی روزانه را حل کنیم و با محیط ثابت و محیط در حال تغییر سازگار شویم (کاوسی وهمکاران ،  1389 : 128).

منظور از هوش ظرفیت درک ، ایجاد مفهوم و عمل بر اساس دانش است که در دسترس و آماده استفاده میباشد . به عنوان یک انسان به هوش خود از طریق زبان دسترسی داریم و از این طریق توانایی افزایش دانش، ظرفیت هوش را داشته و میتوان به طور نامحدود از هوش استفاده نمود (McMaster, 1998:1) .

هوش به معنای توانایی دستیابی به اهداف یا حل مسائلی است که در واقع پاسخی است از جانب شخص حل کننده مسائل به موقعیت ها یی که اهداف یا مشکلات از آن برخواسته و او در حل آنها از دانش قبلی و تجربه خود بهره میبرد . این عبارت هوش را با اهداف یا مشکلات و دانش و تجربه قبلی حل کننده آن مرتبط میداند . ساخت سلاح ممکن است از دیدگاه کسی با توانایی های نظامی هوشمندانه به نظر برسد ولی از دیگاه شخصی که خواهان صلح است احمقانه جلوه نماید . اگر یک کودک مسئله ریاضی دبیرستان را بدون تدریس یا آموزش قبلی حل کند از فارغ التحصیلی که همان مساله راحل کند با هوش تر فرض میشود (Garrido , 2009 : 215 ).

هوش از دیدگاه هاوارد گاردنر ، استاد روانشناسی دانشگاه هاروارد ، مشتمل بر ابعاد گوناگون زبانی ، موسیقیایی ، منطقی ، ریاضی ، جسمی ، میان فردی و درون فردی می باشد. او وجوه شناختی مختلف را با عناصری از هوش غیرشناختی یا به گفته ی خودش "شخصی" ترکیب کرده است. بعد غیرشناختی یا شخصی مشتمل بر دو مولفه کلی : استعداد های درون فردی و مهارت های میان فردی است. (خلخالی مرزدشتی ،1389 : 25). مفهوم هوش چندگانه گاردنر و هوش هیجانی گلمن در توسعه مفهوم هوشی فردی موثر اما ناکافی بوده اند ، براین اساس فرضیه های زیادی برای انطباق مفهوم هوش فردی با شرایط سازمان ها مطرح شده اند ( سلاسل و همکاران ، 1388 : 27 ). ذکر این نکته ضروری است که هرگونه هوش منتسب به عامل فردی ، تابعی از روانشناسی فردی است، در حالیکه هوشی که به عامل جمعی نسبت داده می شود ، تابع روانشناسی جمعی است (Yolles,2005:100).

به اعتقاد مک مستر [1] هوش دارای ویژگی های زیر می باشد:

غیر خطی بودن : تغییر موقعیت ها – انتقال – اختراع – وقفه – و سایر نتایج مانند جهش کوانتومی ظاهر میشوند .
پدیده پراکنده شدن : هنگامی که اجزا نمیتوانند به طور دقیق در مکانی قرار گیرند ولی توانایی های مانند هوش – کار گروهی و پاسخ سریع به وجود میآیند .
نماینده های مستقل : اجزای فردی خود به تنهایی حاوی معنا هستند و تصمیمات خود را بر اساس علایق خود و درک خود از آنها اتخاذ میکنند .
شکل گیری :
نتایجی که بدون عمل مستقیم و خطی اتفاق میافتند غیر قابل پیش بینی هستند ولی هنوز به دلیل ترکیب نیرو های قدیمی با نتایج جدید قابل مشاهده هستند .

جذب کننده ها : آن دسته از عواملی که نیرو ها در محدوده آنها حرکت میکنند و به دلیل وجود آنها جزئیات قابل پیش بینی نیستند اما الگو ها را میتوان مشاهده کرد .
الگو ها : مشاهده اتصال بین اشیا و مشخص کردن جاذب های اطراف آنها باعث شکل گیری و دسترسی به آنها بدون کنترل و اثرگذاری میشود .
کلی نگری : مشاهده دیدگاهی که شامل تمامی سیستم هااست تا قسمتی از آنها که مورد توجه شما است .
حقایق ساخته شده اجتماعی : حقایقی که از طریق زمان و تمرین ها به وجود میآید و دنیای اجتماعی را که در آن زندگی میکنیم میسازد . ما در دنیای اجتماعی زندگی میکنیم که از آن به وجود آمده و با آن همکاری میکنیم (McMaster, 1998:1).

 

 


2 ـ 2 ـ 1. هوش در حوزه روانشناسی:

هوش در زندگی افراد نقش مهمی دارد. تحقیقات روانشناختی اخیر هوش افراد را آزمایش نموده و به جستجوی طبیعت هوش پرداخته و سعی در تعریف آن دارد . تحقیقات همچنین بر روی نوع و اجزای هوش و روند موثر بر روی هوش تمرکز نموده اند . در حقیقت 2 رویکرد اصلی نسبت به هوش در پیشینه روان شناسی وجود دارد .

الف : دیدگاه شناختی یا روان سنجی که هوش را به عنوان یک صفت انسان و توانایی کلی شناختی یا عامل (جی )تعریف میکند.

ب : دیدگاه بافت گرایانه که هوش را به عنوان عامل مرتبط اما متفاوت از تعدادی از توانایی ها تعریف میکند و بر روی هوش به عنوان محصول اجتماعی مرتبط با فرهنگ و شبکه ایی اصولی متشکل از افراد تکیه می کند.

(Kalkan , 2005 : 43-44)

برخی دانشمندان هوش سازمانی را از دیدگاه معرفت شناختی بررسی نموده اند: دیدگاه شناختی، دیدگاه رفتاری و دیدگاه عاطفی ـ اجتماعی، سه مقوله‌ای می‌باشند که هوش سازمانی را مطرح کرده و هدف کلی این است که چگونه آمیزش مکاتب مختلف اندیشه می‌تواند درک جامعی از هوش سازمانی در مدیریت و ادبیات توسعه سازمانی ارائه دهد. هوش سازمانی، فرایندی اجتماعی است که نظریه‌های سازنده آن بر مبنای نظریه‌های هوش فردی محض بوده که تاکنون نادیده انگاشته شده است. کاربرد هوش فردی به نوبه خود نتوانسته است ماهیت اجتماعی هوش سازمانی را مشخص کند (Akgan,2007:274).

معمولا اشخاص  هوش را به عنوان یک ویژگی فردی برداشت میکند اما تحقیقات در علوم طبیعی و اجتماعی  نشان داده است که این فرضیه بسیار محدود است و هوش یک ویژگی جمعی می باشد. مجموعه ای از افراد ممکن است توانایی های حل مساله بالاتری از تک تک اعضای مجموعه داشته باشند وبا فعال شدن هوش جمعی و نرون هایی که مغز یک فرد از آن تشکیل شده است هوش فردی نیز فعال می گرد  (Garrido , 2009 : 216 ). بر اساس فرضیه های زیادی که برای انطباق هوش فردی با شرایط سازمان ها مطرح شد ، نخستین منطق بر این فرضیه استوار بوده که توان تجزیه وتحلیل داده ها و تفسیر آن برای رسیدن به هدف ، همان شباهتی است که بین هوش فردی و سازمانی مطرح است. بنابراین سازمان می تواند برای سازگار کردن بیشتر افراد با محیط از آن استفاده کند (زهرایی و رجائی پور ، 1390 :161).

قدرت و موفقیت سازمان ها از طریق به کار گرفتن یا نگرفتن مهارت های آن سنجیده میگردد.مطالعات انجام شده روی عبارت هوش و هوش سازمانی بر لزوم بررسی عبارت هوش از ابعاد مختلف صحه گذاشته است . هوش با عبارت های مختلفی تعریف و تحلیل میگردد . هوش باتشبیه های جغرافیایی – شناختی – بیولوژیکی –شناخت شناسی – مردم شناختی و جامعه شناختی وتشبه های  سیستم  تعریف میشود . تشبیه سیستم بسیار حائز اهمیت است زیرا هوش را به صورت سیستم های پیچیده مختلف تبادلی میسنجد .(Ercetin et al , 2011:11258)

ارچتین و دوزر هوش را از دیدگاه دیگری که مرتبط با هوش است بررسی نمودند . آنها مسائل مربوط به جامدات را از نظر گیاهی  و هوش حیوانات و مسائل مربوط به مایعات را از نظر هوش انسانی و مسائل مربوط به گاز را از نظر هوش بی نظم  شرح دادند  . تمام مطالعات در ارتباط با هوش و دیدگاه های گوناگون بررسی شده و تعاریف جدید به وجود آمدند . این مطالعات نشان میدهد که هوش تعاریف مختلفی در زمینه های گوناگون دارد . بنابراین نباید تنها معنی شناختی آن در نظر گرفته شود. تمامی نظریه های هوش در ادبیات بررسی شدند و یک نظریه جدید اضافه گردید. هوش صلح آمیز که به عنوان نوع جدید هوش در در سال 2007  توسط ارچتین تعریف شد که منبع اصلی هوش سازمانی محسوب میگردد (Ercetin,2010:1645).

یک جنبه مهم از هوش نوع کالبدی آن است که در بسیاری از مواقع به صورت فرایندی  نشان داده میشود . یک چارچوب دیگرنیز مربوط به سیاست است . سازمان های تصمیم گیرنده به صورت روند سیاسی دیده میشوند که در آن مدیران و گروه های آنها هر یک رویکرد ها – خواسته ها – استیل ها و علایق و دیدگاه های خود را دارند شوانینگر بیان میکند که سازمان هوشمند  قابل اطمینان – موثرو دارای ثبات است،این نوع هوش هوش سایبری نیز نامیده میشود  .(Yolles , 2006:6)

ارچتین در مطالعات انجام شده هوش سازمانی را به عنوان بهره برداری از پتانسیل برای اتخاذ تصمیم های سریع و صحیح در شرایط ناگهانی و غیر منتظره که در سیستم رخ میدهد و تغییرات آن تعریف میکند و خو کردن به این تغییرات را با سعی در یادگیری دائم و استفاده از خلاقیت و نشان دادن مهارت های مختلف بهبود میبخشد . در این راستا میتوانیم بیان کنیم که سازمان هایی که  از هوش سازمانی  به صورت موفق استفاده میکنند آن هایی  هستند که به بهترین نحو از منابع انسانی بهره میبرند و برای رسیدن به اهداف برنامه های نسبی طرح کرده و از پتانسیل نهفته خارج شده و از آن استفاده میکنند و سازمان را یک سیستم یکپارچه فرض نموده و در راستای پیشرفت آن مشارکت میکنند (Potas et al ,2010:1645) .

(قونیه و که 2009 ) سه بعد مهم هوش سازمانی را توضیح دادند . این سه بعد به عنوان هوش تکنیکی و تحلیلی ارائه شدند که به معنی هوش بر اساس درک مشکلات مرحله ای و هوش بافتی است. یک بعد مهم دیگر در ارتباط با هوش سازمانی شبکه اجتماعی در سازمان ها است . این بعد روی این نکته تاکید میکند که سطح ابتکار یک سازمان  و مشارکت و تغییرات موثر آن به شبکه های اجتماعی در سازمان وابسته است. سایر مواردی که سطح هوش سازمانی را بالا میبرند با عبارت (یادگیری سازمانی ) معرفی شده اند . یادگیری سازمانی باعث به وجود آمدن هوشیاری سازمانی میگردد. علاوه بر عبارت هوش سازمانی( حماقت سازمانی ) نیز بررسی شد و رفتار هایی که سبب مسدود شدن مهارت های مربوط به هوش سازمانی بودند مورد مطالعه قرار گرفتند . همچنین سازمانی که قادر به دستیابی یا تبادل اطلاعات نیستند زیر مجموعه های حماقت سازمانی قرار می گیرند (همان منبع : 1647)

در مطالعات انجام شده توسط ارچتین 2004 تعاریف و دیدگاه های جدید درباره هوش سازمانی و مهارت هایی که به سازمان ها کمک میکند در مسیری هوشمندانه گام بردارند تعریف شدند . وی ابعاد عملکردی هوش سازمانی را به صورت سرعت در عمل و عکس العمل – تطبیق با شرایط متغییر – انعطاف پذیری و راحتی عملکرد و قابلیت یافتن ومحتاط بودن و قابلیت استفاده از قوه تخیل و تطبیق با شرایط متغییر  و ارتباط موثر با سهام داران تعریف میکند . هرکدام از این ابعاد عملکرد شامل مهارت های مختلف هستند و همچنین تمامی این مهارت ها ی تعریف شده به گونه ای که بتوان آنها را با یکدیگر ارتباط داد بررسی شده اند . (Ercetin et al , 2007:153)

هوش سازمانی همچنین به عنوان توانایی سازمان در شکل دادن محیط بر اساس توانایی ها و اهداف آن نیز تعریف میشود مک مستر از آن به عنوان تفکر مرحله ای سازمانی یاد میکند که عبارت است از ظرفیت انجام فعالیت ها به همراه انعطاف پذیری و نوآوری(Zarei Matin et al ,2010:614) .

بر اساس آخرین نتایج  پژوهش هایی که در متون علمی و پژوهش هایی منتشر شده می توان هوش سازمانی را به عنوان یک توانایی ذهنی ، متشکل از مولفه هایی که تمام عرصه های زندگی روزمره انسان را تحت الشعاع قرار می دهد، دانست.(زهرایی و رجائی پور ،1390 :161).  هوش سازمانی یک ساختار چند بعدی است که از ظرفیت تحلیل اطلاعات سازمانی ، قابلیت انطباق پذیری سازمانی و هوش احساسی تشکیل شده است . (Kalkan , 2005 :44)

آنچه نهایتا در تحقیق در خصوص هوش سازمانی حاصل گردیده و مقدمتا با مطالعه هوش انسانی و سپس نظام های همکاری بین انسان ها آغاز گردیده است تعریفی است که کارل آلبرشت با این مضمون ارائه می دهد : گنجایش و ظرفیت یک سازمان جهت جمع آوری اطلاعات و درک ماهیت محیط و تبدیل اطلاعات به دانش و راه حل هایی که توسط آن محیط ارزشمند قلمداد می شود (جمال زاده وهمکاران ، 1388 :67).

به طور خلاصه اینکه مدیریت نمودن در یک سازمان تلاشی به منظور تسهیل و افزایش چیزی است که آن را هوش سازمانی می خوانند Askim , 2004 :425)).

کارل آلبرشت موفقیت یک سازمان را مشروط به داشتن عوامل : انسان هوشمند ، تیم های هوشمند و سازمان های هوشمند می داند(الهیان و زواری ، 1388 :50) شوآئینگر بیان می کند که سازمان های هوشمند ، انعطاف پذیر و سازگار واثربخش هستند (Yolls,2005: 102). این تفکر که سازمان ها به خاطر اشتباهات انسانی شکست می خورند تنها بهانه ای است تا مشکل واقعی را که همان هوشمند نبودن ساز مان ها می باشد را عنوان نکند (Yolls,2006:7).

برای ایجاد یک سازمان هوشمند ، تنها استخدام افرادباهوش ، قرار دادن آنها در پیشرفته ترین محیط های کاری وتجهیز آنها با کامپیوترهای پیشرفته و شبکه های کامپیوتری کافی نیست (مرجانی و همکاران ، 1389 :2). افراد بسیار باهوش و با انگیزه ایی ممکن است در سازمان ها وجود داشته باشند که به دلیل کار بیهوده در یک سازمان برای سالیان متمادی به افرادی بی انگیزه و بی ثمر تبدیل شوند. (Zarbakhsh et al ,2011:991)

امروزه با اطمینان می توان ادعا کرد که استفاده از هوش سازمانی می تواند قدرت رقابتی یک سازمان را افزایش دهد و آن را از دیگر سازمان ها متمایز سازد (سیادت و همکاران ، 1389). هوش سازمانی یعنی استفاده از همه پتانسیل های تصمیم گیری درست ، به موقع و سریع در موقعیت های ناگهانی و غیرقابل پیش بینی که اتفاق می افتد وسازگاری با این تغییرات و هم چنین تلاش در جهت یادگیری دائمی و استفاده از خلاقیت و نشان دادن مهارت های مختلف (potas,2010:1645).

سازمان ها وقتی از خود هوشمندی نشان می دهند که در مقابل شرایط در حال تغییر واکنش مناسب انجام دهند.اصطلاح هوش سازمانی کاربردهای مختلفی داشته و به صورت های مختلفی مورد استفاده قرار می گیرد. هوش سازمانی به طور عام ظرفیت و توانایی سازمان است برای جمع آوری اطلاعات ، نوآوری، تولید دانش و برمبنای آن اثربخش عمل کردن (Acgan,2007:277).

2 ـ 2 ـ 2. هوش در حوزه سازمانی :

تفاوت میان یک تیم بسکتبال قهرمان جهان و پنج نفر آدم قدبلند چیست؟ تفاوت های بسیاری وجود دارد. هر یک از افراد به تنهایی دارای درجه ای از استعداد ، دانسته ها و انگیزه ها هستند. اما این به تنهایی کافی نیست. آنها باید مقصدی مشترک خاص خود را با مقاصد دیگران ترکیب نمایند. همین اصل برای یکپارچگی منابع هوشمندی هر سازمانی که تصور کنید نیز وجود دارد. یک گروه موسیقی ، یک واحد نظامی ، یک تیم جراحی ، یک خانواده ی شاد ، یک هویت قانونی ، یک کسب و کار کوچک یا بزرگ. موفقیت چنین سازمان هایی بر ادغام موفق هوش انفرادی به یک هوش جمعی و مشترک بستگی دارد (Albrecht , 2003:9).

تحقیقات انجام شده بر روی توانایی های انسانی بیش از صد سال قدمت دارد وهوش به عنوان یک مفهوم عام یکپارچه تبدیل شده است که به طور گسترده ای با توانایی های شناختی در ارتباط می باشد. مروری بر تحقیقات پیشین نشان می دهد که انواع زیادی از هوش مانند هوش ذهنی ، هوش روانشناختی ، هوش عاطفی ، هوش اجتماعی و هوش سازمانی وجود دارند که با سازمان ها در ارتباط می باشند (Beheshtifar, 2012:200).

محقق و روان شناس هاروارد ، دکتر هوارد گاردنر به این نکته اشاره می کند که بشر دارای بیش از یک نوع هوش است. این نظر مخالف با دیدگاه قدیمی از هوش فردی است که فقط به وجو یک عامل عمومی یا سطح شایستگی عمومی اعتقاد داشت. وی معتقد است که ما هفت نوع هوش داریم که شامل هوش زبانی- کلامی ، منطق ریاضی ، موسیقیایی ، حسی ، بین افراد و هیجانی است. به طور مشابه ، سازمان ها نیز دارای تعداد زیادی هوش یا ابعاد شایستگی هستند یا فاقد آن می باشند. وی بیان می کند: " من در مشاهدات خود از شرکت های متعدد به نوعی هوش مکمل در سازمان ها پی بردم" (ملک زاده ،1389: 32).

با استفاده از عبارت هوش سازمانی به مواردی همچون ظرفیت احساس ، ایجاد معنی ، عمل کردن به صورتی انعطاف پذیر و خلاقانه و قابل انطباق که در سطح سازمانی به آن دست خواهیم یافت اشاره می کنیم . . هوش سازمانی منبعی برای آینده ماست و برای بدست آوردن آن باید متفاوت فکر کرد و مدیریت نمود (McMaster, 1998:1).

کارل آلبرشت نیز هوش سازمانی را چنین تعریف کرده است: سازمان را به حرکت وا می دارد و این توان فکری را بر دستیابی به رسالت و ماموریت خود متمرکز می کند. انواع دیگری از هوش نیز در سازمان ها مطرح است از جمله هوش فنی که بیانگر توانایی سازمان برای پردازش دانش و اطلاعات رایانه ای است که در تعاملات سازمان های امروزی دارای اهمیتی بسیار زیاد است. از سوی دیگر ، هوش انسانی یا هوش افرادی که در سازمان مشغول فعالیت هستند نیز اهمیتی بیش از هوش فنی دارد. موفقیت در بکارگیری فناوری اطلاعات به هوش انسانی وابسته است که خود شامل مهارت های هوش انسانی یعنی تفکر موجز ، بصیرت قیاسی و هوشیاری نظری است (ملک زاده ،1389: 33).

هوش سازمانی یک مقیاس کمی از اثربخشی سازمانی ، در توزیع اطلاعات ، تصمیم گیری و اجرای آن می باشد (Yaghoubi , 2010:3)و (marjani et al , 2012:152) .و می توان آن را به عنوان قابلیت عقلانی یک سازمان که توانایی های حل مسائل بین انسان و رایانه  را به هم مرتبط می کند، تعریف نمود .(Becker et al , 1994 :3)

جدول2 ـ 1. تعاریف هوش سازمانی

منبعHalal 1986; 25))Albrecht ,2003; 147))McMaster, 1998; 56))choo, 2005; 31))Veber, 1996; 132))Simice, 2004; 52))Ercetin2001; 74))Acgun, 2007; 25))(Jong, 2009; 1548)تعریف
هلال هوش سازمانی را به صورت ظرفیت سازمان برای ایجاد دانش و استفاده از آن به منظور خو گرفتن به محیط خود تعریف میکند .
ظرفیت یک سازمان برای به حرکت در آوردن تمامی قدرت فکری موجود آن و تمرکز این قدرت برای رسیدن به هدف،  یکی از تعاریف موجود برای هوش سازمانی است . آلبرشت هفت بعد را برای این رویکرد تعریف میکند .
مک مستر 1998از آن به عنوان تفکر مرحله ای سازمانی یاد میکند که عبارت است از ظرفیت انجام فعالیت ها به همراه انعطاف پذیری و نوآوری .
هوش سازمانی یک روند یادگیری است که شامل پیشرفت رفتارهای اکتسابی با استفاده از حافظه سازمانی و درک میباشد
هوش سازمانی همچنین به عنوان توانایی سازمان در شکل دادن محیط بر اساس توانایی ها و اهداف آن نیز تعریف میشود .
هوش سازمانی را توانایی فکری یک سازمان به منظور حل مشکلات سازمانی و تاکید سازمان بر تلفیق انسان و توانایی های فنی در راستای حل مسائل تعریف می کند.
هوش سازمانی را ترکیبی از تمام مهارت های لازم برای وجود سازمان می داندکه  این مهارت ها عبارتند از قابلیت تطابق با تغییر ، سرعت در کنش و واکنش ، انعطاف پذیری و حساسیت به داشتن ذهنی باز ، توانایی تصور کردن و توانایی نوسازی.
هوش سازمانی به ظرفیت و توانایی سازمان برای جمع آوری اطلاعات ، نوآوری ، تولید دانش و بصورت اثربخش عمل کردن بر مبنای دانشی که تولید کرده است اشاره دارد.
هوش سازمانی دانش و مهارت های مربوط به دارایی های ملموس وناملموس سازمان را به منظور رسیدن به اهداف سازمان با یکدیگر ترکیب می کند.

 

2 ـ 2 ـ 3. اهمیت هوش سازمانی:

در دنیای آشفته امروز انسان هایی موفق و کارآمد هستند که بهره هوشی بالایی داشته باشند . بی شک انسان ها میتوانند با به کارگیری هوش خود بر مشکلات زندگی غلبه کنند . مسلما این نکته در دنیای منظم و به خصوص در عصر مدرن که سازمان ها و اداره آنها به علت پیشرفت علم و صنعت  پیچیده تر شده است دشوار تر گشته است . امروزه این سوال مطرح میشود که چگونه میتوانیم خود را برای رویارویی با این عدم اطمینان آماده کنیم . مسلما آن سازمان هایی موفق خواهند بود که بتوانند قدرت فکر کارمندان خود را افزایش دهند   .(Albrecht,2003:10)

در اقتصاد نوین ، سرمایه ی فکری تحت عنوان دارایی های نامشهود توصیف شده است که می توان آن را به عنوان منبعی برای مزیت رقابتی پایدار به کار گرفت ، اجزای سرمایه ی فکری دارای اثرات متقابلی هستند که به خلق ارزش می انجامند (شجاعی و همکاران ،1388 : 107).

مفهوم هوش سازمانی بیشتر به صورت تشبیه در نظر گرفته می شود چراکه  معمولا برای یک فرد مفهوم سازی می شود تا برای یک جمع، هرچند این تشبیه یک وسیله قوی است وبرای تائید شکل های مختلف تحقیقات علمی عمل می نماید اما تصویری که از هوش سازمانی ازتطبیق با اصول سایبری سیستم های با دوام ارائه شده است.  روش های جدیدی از تحقیق روی هوش سازمان ها است .این تصویر با مدل روانشناختی  فرویدی که روش قوی ای برای آزمایش شرایط هوش سازمانی ارائه میدهد وزبان پیشرفته ای برای آسیب شناسی اجتماعی – روان شناختی دارد نشان داده می شود(Yolles,2006:5) .

هوش سازمانی یک روند یادگیری است که شامل پیشرفت رفتارهای اکتسابی با استفاده از حافظه سازمانی و درک می باشد . همچنین به صورت توانایی های سازمان برای تصمیم گیری در ارتباط با موقعییت های عادی و غیر عادی تعریف شده است.

مینچ 4 ویژگی هوش سازمانی راتعریف میکند :

رفتارهای هدف محور – اساس اطلاعات سازمانی و رسیدن به آن – انتخاب فعالیت های مناسب و مدیریت آنها – بررسی نتایج فعالیت ها  (Zarei Matin,2010:614).

هوش سازمانی یک معیار اندازه گیری از توانایی های سازمان به منظور تلفیق کردن ، مدیریت نمودن و استفاده از اطلاعات برای گرفتن تصمیمات اثربخش ، می باشد(Al-sadat Nasabee et al , 2009:1482) .

هوش سازمانی ظرفیت یک سازمان در به حرکت درآوردن تمامی قدرت فکری و تمرکز این قدرت برای رسیدن به اهداف سازمان است .به عنوان یک رویکرد فوق العاده و زمینه تحقیق پیوسته هوش از جنبه های مختلفی به جز جنبه روانشناختی شخصی و شناختی مورد توجه قرار گرفته است . یکی از جنبه هایی که مورد توجه واقع شده اهمیت هوش در مدیریت توسعه پیشینه سازمان ها میباشد . حتی اگر با کل پیشینه ایی که هوش سازمانی در آن تعریف شده مخالف باشیم این عبارت همچنان در بافت توسعه سازمانی به صورت مبهم باقی مانده است . (Albrecht,2003:10)

هوش سازمانی درکی از آینده غیر قابل پیش بینی در زمان حال را نشان می دهد که نتایجی فراتر از ظرفیت حال ما ارائه می دهد. به منظور درک بهتر این قضیه باید هوش را در سازمان و نه به صورت تکی بررسی کنیم . در سطح سازمانی است که به بنای هوش و روند آن دسترسی پیدا میکنیم . سازمان باید نسبت به تغییرات انعطاف پذیر و پاسخگو باشد و همچنین یکپارچگی و اتحاد خود را حفظ کند (McMaster, 1998:2).

پنج عامل موثر بر بهره هوشی سازمانی عبارتند از :

تصمیم گیری موثر
آگاهی از اطلاعات خارجی
نشر داخلی دانش
تمرکز سازمانی و نوآوری مداوم (Aruhan et al , 2009 :2).

 

2-2-4. بهبود هوش سازمانی :

کلید بقای سازمان در دستان افراد سازمان می باشد  بنابراین در عصر اطلاعات و ارتباطات ، هوش عامل تعیین کننده ای در این رقابت جهانی است. (Moghali et al, 2008:6)

بهبود در هوش سازمانی همواره موضوع مطلوب و ممکن برای سازمان ها بوده است. فواید چنین بهبودی در سازمان ها بیشمار هستند. سازمان ها در کوتاه مدت به موفقیت بیشتری دست خواهند یافت و در بلند مدت دیدگاه عالی تری برای رشد و بقا خواهند داشت روحیه کارکنان تقویت می شود و تک تک کارکنان فرصت های مناسب تری برای کامیابی و رشد شخصی پیدا خواهند کرد. در سیستم های اجتماعی- اقتصادی گسترده تر ، سازمان های هوشمند ثروت بیشتری را کسب خواهند کرد. این ثروت نه فقط اقتصادی بلکه در بر گیرنده ی پتانسیل افراد در سازمان هم می شود (مرجانی و همکاران ،1389 :6).

هوش سازمانی به عنوان راهبردی مهم و ضروری برای حفظ مزیت رقابتی سازمان ها و صنایع توسعه یافته و به عنوان یک ضرورت برای دستیابی به بهره وری بیش تر در سازمان ها و صنایع کوچک و بزرگ مطرح شده است . سازمان های باهوش  توان ذهنی خود را نیز همانند توان فیزیکی شان را افزایش می دهند. با هوش ترین سازمان ها بر اساس اصل " هیچ وقت خوب به اندازه ی کافی خوب نیست" عمل می کنند (Halal, 1998:23).

موضوع هوش سازمانی، به این دلیل که دستیابی به دانایی را در سازمان ها افزایش داده و باعث پیدایش مزیت رقابتی نوینی در آنها گردیده است ، می تواند سازمان ها را بیش از پیش در خصوص پرداختن به مقوله ی سازمان های باهوش و بررسی رابطه ی هوش سازمانی با متغیرها و عوامل درون و برون سازمانی یاری کرده و گامی مهم در جهت بهبود کارایی و اثربخشی و افزایش بهره وری سازمانی بردارد.(Akgan,2007:286)

در جهت بهبود هوش سازمانی ، رویکرد ها و سبک های متفاوتی هستند ، اما ایده های بنیادی یکسانی وجود دارد:

راهبرد های ارتباطی : توجه به وسعت مفاهیم و مقاصدی که بطور موفقیت آمیزی در درون سازمان بخصوص بین خرده فرنگ های چندگانه به اشتراک گذارده شده اند.

پویایی گروه : توجه به نحوه ی همکاری افراد با یکدیگر ، فرایند ها و ساختارهای روانشناسانه تیم ها و گروه ها و تاثیری که در تقویت سازمان دارند.

مدیریت دانش :  توجه به چگونگی پرورش نظرات ، اطلاعات و سرمایه های فکری و اشاعه و جایگزینی آنها در درون سازمان.

مدیریت ریسک : توجه به شجاعت گروه ها و افراد و روبرو شدن و یا ترس از آنها و عقب نشینی کردنشان در مقابل چالش و عدم قطعیت وظایف.

مدیریت مکان : توجه به محیط فیزیکی که سازمان در آن فعالیت می کند (Halal,1998 : 24-25).

2-2-5. پیش نیازهای ضروری جهت بهبود سطح هوش سازمانی :
در جهت بهبود و افزایش سطح هوش سازمانی در سازمان ها ، ضروری است مولفه های بنیادین زیر مورد توجه و ملاحظه قرار گیرد. به عبارت دیگر نمی توان سطح هوش سازمانی را افزایش داد در صورتی که یک یا چند مولفه مورد بحث در سازمان با مشکل یا ابهامی روبرو باشند.

2-2-5-1. تقویت سرمایه اجتماعی سازمان:

سرمایه اجتماعی از مفاهیم نوینی است که نقشی بسیار مهم تر از سرمایه فیزیکی و انسانی در سازمان ها و جوامع ایفا می کند و به تازگی در مدیریت و سازمان به صورت گسترده ای مورد استفاده قرار گرفته است. این مفهوم به پیوند ها ، ارتباطات میان اعضای یک شبکه به عنوان منبع با ارزش اشاره دارد ، که با خلق هنجارها و اعتماد متقابل موجب تحقق اهداف اعضا می شود. منظور از شبکه مجموعه ای از تمامی افرادی است که از طریق روابط خاصی با یکدیگر در ارتباط هستند. از آنجائی که بیشتر تحقیقات صورت گرفته در مورد عملکرد کارکنان بیشتر در ارتباط با عوامل فردی و عوامل سازمانی بوده است و به دلیل عدم توجه به شبکه روابط اجتماعی (سرمایه اجتماعی) یعنی عوامل غیر اقتصادی ، مورد انتقاد قرار گرفته است (کاوسی وهمکاران ،  1389 :131).

2-2-5-2. توجه به جایگاه سرمایه فکری در سازمان :

از دیدگاه استراتژیک ، سرمایه فکری بر ایجاد و استفاده از دانش در جهت افزایش ارزش سازمان به کار گرفته می شود.پیرامون مفهوم سرمایه فکری ، تعاریف مختلفی ارائه شده است ،  بونتیس سرمایه فکری را چنین تعریف می کند : سرمایه فکری یک چیز فراگیر و گریزان است. اما زمانی که کشف شود و مورد استفاده قرار گیرد سازمان را قادر می سازد تا با یک منبع جدید در محیط رقابت می کند. کانا و آلبور ، از سرمایه فکری به عنوان منابع فکری یاد می کنند که در سازمان و میان کارکنان ایجاد و یکپارچه شده تا دارایی هایی با ارزش بیشتر به وجود آیند. سرمایه فکری به مواد فکری همچون دانش ، اطلاعات، مالکیت معنوی و تجربه اشاره دارد که می توان برای ثروت آفرینی استفاده کرد. اندازه گیری دارایی های نامحسوس غالبا دشوار است و مستلزم شمار زیادی از متغیرهای سازمانی و فردی می باشد (همان منبع).

[1] Mc Master


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۱ آبان ۱۳۹۷ساعت: ۰۶:۰۹:۵۹ توسط:محمد موضوع: نظرات (0)

ادغام وتجزیه شرکتها درلایحه جدید قانون تجارت ومقایسه آن باقوانین فعلی تجاری

یکی ازمهمترین اصول مربوط به ادغام شرکتها اصل بین المللی شدن شرکتهاست. تصاحب وادغام سریعترین روش برای ورود به بازارهای جدید و کسب تکنولوژی جدید درعرصه کسب وکارجهانی می باشد. شرکتهای بزرگ به منظور نفوذ سریع وراحت به بازار کشورهای مختلف(به ویژه کشورهای در حال رشد و توسعه)کاهش هزینه نیروی انسانی و مواداولیه شرکتهای درحال فعالیت درکشورمقصد راخریداری می کنند.[1] رقابت جهانی به حدی رسیده است که تکیه برکارایی درونی ونقاط قوت یک بنگاه یا شرکت به تنهایی موجب دوام ورشد آن نمی شود شرکتها با استفاده از ابزار ترکیب یا ادغام ازجنبه های مشترک یکدیگراستفاده می کنند. که این مقوله به خوبی مبحث بین المللی تجارت رانشان می دهد. به عنوان مثال، شرکتی که درتولید خودرو سواری و کامیون مزیت دارد در تولید اتوبوس نیز مزیت  هزینه دارد. شرکت مذکور دانش و ماشین آلات تولید ومحصولات متفاوت را مشترکا قابل استفاده می کند. این مثال به خوبی کسب قدرت وحتی جنبه بین المللی رانشان می دهد.

 

ب: کسب قدرت

یکی ازاصول مهم مربوط به ادغام وتجزیه مبحث کسب قدرت است. وقتی که دو یا چند شرکت تقسیم وتفکیک می شوند به نظرمی رسد با تفکیک هرشرکت بتوان جایگاه بهتری نسبت به قبل داشته باشد. چون می توان بهترشرکت را اداره کرد، کیفیت کالا را بالا برد ،تورم و رکود شرکت رابهتر کنترل کند و در کل به قدرتی دست خواهد یافت که در حال تجمیع بعید به نظر می رسید.

درمقابل این نظریه، مخالفان معتقدند بااستفاده ازاستراتژی ادغام وتصاحب شرکتهای سهم بازار شرکتهای خریدارافزایش وتعداد رقبا کاهش می یابد. طرفداران ادغام معتقدند که همان مزیت هایی که برای تجزیه شمردیم عینا" در ادغام وجود دارد چون که آنان به چنان قدرتی دست می یابند که براحتی میتوانند بازار راقبضه کنند. توانایی در تعیین قیمت ،تعداد، ماهیت محصولات فروخته شده و خلق سود آوری بالا تر از سود آوری نرمال بازار را قدرت بازار گویند که لازمه ی آن ابتداعا ادغام شرکتهاست. شرکتهای خریداری سعی دارند با تصاحب رقبا، قدرت و کنترل بازار را بدست آورند و رهبری قیمت محصولات (قدرت بازار) را بعهده گیرند.[2]

 


بند دوم: اصل آزادی خرید و فروش وتسهیل رقابت

الف: آزادی خرید وفروش

یکی ازاصولی که مبنای ایجادی سایراصول است این مقوله است که سهامداران به راحتی بتوانند سهام خود را خرید و فروش کنند. این اصل که هم مربوط به حقوق تجارت بحث شرکتهاست وهم مربوط به اقتصاد وامور مالی است جایگاه ویژه ای دارد. اینکه شرکت الف و شرکت ب بخواهند باهم تلفیق شده وشرکت ج را بوجود آورند اگر این اصل وجود نداشته باشد شرکت ج بوجود نمی آید؛ چون مبنا و ریشه ادغام دوشرکت دراینجا، ایجاب می کندکه سهامداران بتوانند سهام طرف دیگررا به راحتی خرید وفروش کنند.

سرعت معاملات ادغام درسال1997میلادی حیرت آوربوده است ونصف معاملات مذکوردرآمریکا بوده است. سال2000میلادی اوج معاملات و تصاحب وادغام دردنیا بود وبعد ازآن با رکود شدیدی روبه رومی شود. ابتدای قرن20تصاحب وادغام به منظور غلبه شرکت های خریدار براقتصاد ملی انجام می گیرد دراوایل قرن 21تصاحب وادغام دربین مشاورین حقوق به شرکت های خدمات مالی و بانکی صنعت تکنولوژی و فناوری اطلاعات و خودرو بیشتر مشاهده می شود.[3] حساسیت این اصل بقدری زیاد است که قانون اصلاح موادی از قانون برنامه 4سال توسعه ج.ا.ا در اجرای سیاستهای کلی اصل 44ق.ا مرداد1387 در ماده47خود روی این موضوع تاکید دارد که؛ هیچ شخص حقیقی یاحقوقی نبایدسرمایه یا سهام شرکتها یابنگاههای دیگر رابه نحوی تملک کندکه موجب اخلال دررقابت دریک یاچند بازار گردد. براساس این ماده اولا طبق ماده105 ق 5 سال توسعه، برای تسهیل رقابت ادغام وتجزیه شرکتها مجاز است، ثانیا طبق ماده47 این امرنباید موجب اخلال در رقابت بازار شود. پس باجمع این دو ماده برداشت می شود که ادغام وتجزیه ی شرکتها مجاز است تازمانی که این امرموجب تمرکز سرمایه وثروت دردست عده ای خاص نشود.

همانطورکه بیان کردیم این اصل ازاصول اولیه مبنایی است که حتی اگردر اساسنامه شرکت هم ذکرنشود اصل بر رعایت آن است و قانون گذار نمی تواند با پیش بینی آن از بروز آن جلوگیری کند و بهتر است خود سهامداران آنرا در اساسنامه پیش بینی کنند. در بحث تجزیه شرکت هم همینطور، اگر شرکت بعد ازتفکیک نتواند سهام خود رابه راحتی بفروشد یا شرکتی نتواند سهام آنرا به راحتی بخرد بایک مبحث غیرمنطقی وغیراصولی روبرو می شویم. این اصل آزادی معاملات ریشه در حقوق رقابت وازشاخه های آن بشمار می رود.[4] افراد معمولاآزاد هستند که باهرکسی و درهرکجا که می خواهند وارد معامله شوند، لکن وقتی گروهی از رقبا توافق می کنند که افراد یا گروههای مشخص راتحریم کنند این اقدامات ممکن است غیر قانونی قلمداد گردد.  لذا چنانچه رقبای فروشنده کالای خاص توافق می کنند که  کالای خود را به مشتری خاص یا فروشنده جزء یا طبقه خاصی از افراد نفروشد این اقدام آنان می تواند غیرقانونی باشد. به همین نحو است اگر گروهی از رقبای خریداربا هم توافق نمایند تا دسته یا افراد خاص از فروشندگان راتحریم بنماید. باید توجه داشت درهمه موارد این گونه توافقها غیر قانونی محسوب نمی گردد.[5]

دانلود پایان نامه :

 

تحلیل و بررسی ادغام وتجزیه شرکتها درلایحه جدید قانون تجارت ومقایسه آن باقوانین فعلی تجاری

 

Ross & westerfieled & jufele (1991) corporate finance .pp 22                                                                                                                                                  2                                                        به نقل ازعلی جهانخانی ودیگران، منبع پیشین، ص 59.

[2] همان.

[3] همان.

[4] .حشمت الله سماواتی، حقوق رقابت تجاری و نقش آن در سیاستگذاری و تنظیم بازار، اتشارات فردوسی(چاپ دوم1390)، ص27.

[5] همان، ص 43.


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۱ آبان ۱۳۹۷ساعت: ۰۵:۵۹:۰۴ توسط:محمد موضوع: نظرات (0)

تاثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر چابکی سازمان‌ها‌

 

 


-  چابکی[1]: شریفی و ژانگ [2]1999 چابکی به معنای توانایی هرسازمانی برای حسگری، ادراک و پیش بینی تغییرات موجود در محیط کاری است. چنین سازمانی باید بتواند تغییرات محیطی را تشخیص داده، به آنها به عنوان عوامل رشد و شکوفایی بنگرد. در جایی دیگر چابکی را توانایی فائق آمدن بر چالشهای غیرمنتظره برای رویارویی با تهدیدهای بی سابقۀ محیط کاری و کسب مزیت و سود از تغییرات به عنوان فرصتهای رشد و پیشرفت تعریف می کنند.

مقاله : بررسی تاثیر فناوری اطلاعات بر چابکی شرکت‌های کوچک

 دانلود با فرمت ورد پایان نامه : بررسی تاثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر چابکی سازمان‌ها‌ 

- فناوری اطلاعات و ارتباطات:  شاخه ای از فناوری است که با استفاده از سخت افزار،نرم افزار و شبکه افزار، مطالعه و کاربرد داده و پردازش آن را در زمینه های ذخیره سازی، دستکاری،انتقال،مدیریت، کنترل و داده آمایی خودکار امکان پذیر میسازد (فتاحیان و مهدوی نور،1383).

- انعطاف پذیری: توانایی اتخاذ ساختارهای کسب و کا متفاوت و جدید در تغییرات سریع در استراتژیی،کار،شغل و سایر موارد را گویند. ( قاسمی،1388)

- پاسخگویی[3]: واکنش مناسب به تغییرات محیطی و مشتریان را پاسخگویی گویند که با شاخص های تغییرات تقاضای مشتریان، تغییرات کسب وکار بازار، موض.عات اجتماعی و محیط زیست و انطباق پذیری اهداف کسب وکار با تغییرات قابل سنجش است ( یوسف و همکاران،1999). همچنین توانائی برای تشخیص تغییرات و پاسخ سریع به آنها و اقدام کنش گرایانه یا پیش کنش گرایانه و استفاده از این تغییرات (شاو و همکاران،2008).

- سرعت: توانایی ایجاد تمام شرایط و مشخصات لازم چابکی در حداقل زمان ممکن. و شامل اشاخص های  زمان یادگیری و زمان انطباق با تغییر، زمان تغییرات سرویس دهی و  ارائه خدمات ، یادگیری انجام وظایفو عملیات در کوتاهتر ین زمان  و انجام تغییرات در کوتاهترین زمان ممکن( شریفی و ژانگ،2000).

- شایستگی[4]: شامل مجموعه ای گسترده از توانایی ها که به طور موثر، کارآمد و سودمند اهداف اساسی سازمان را بر آورده می کنند( شریفی و ژانگ،2000).

1-8-2- تعاریف عملیاتی:
انعطاف پذیری: در این پژوهش به توانایی روبه رویی شرکت پتروشیمی کرمانشاه با محیط متغییر در محیط های متفاوت و نیز ارائه خدمات متنوع انعطاف پذیری می باشد

پاسخگویی: در این پزوهش واکنش مناسب و به موقع به خواسته های مشتریان و نیز مسائل فرهنگی و اجتماعی مدنظر است که شرکت پتروشیمی کرمانشاه باید به منظور چابک شدن داشته باشند

سرعت: در این پژوهش منظور از سرعت، یادگیری سریع شرکت پتروشیمی کرمانشاه و انجام تغییرات و و ظایف در کوتاهترین زمان است.

شایستگی: در این پژوهش منظور از شایستگی ، توانایی ها شرکت پتروشیمی کرمانشاه می باشد که به طور موثر، کارآمد سازمان را بر آورده می کنند.

 

 

 

 


[1] Agiliti

[2] Sharifi & Zhang

[3] Responsivness

[4] Competency


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۱ آبان ۱۳۹۷ساعت: ۰۵:۵۴:۱۲ توسط:محمد موضوع: نظرات (0)

خسارت معنوی-شیوه جبران خسارت در حقوق ایران و بیع بین المللی کالا (۱۹۸۰ وین)

خسارت معنوی

تعریف خسارت معنوی دشوار است. برای اینکه مفهومی از آن داشته باشیم می‌توان گفت منظور از خسارت معنوی صدمه به منافع عاطفی و غیر مالی است. باید دانست که تعیین مرز بین ضررهای مادی و معنوی به گونه‌ای قاطع امکان ندارد، زیرا بسیاری از صدمه‌های روحی، بر روابط مالی شخصی با دیگران آثار نامطلوب دارد و همین باعث زیان مالی وی می‌شود.

خسارت معنوی قابل تقویم به پول نمی‌باشد. بدین جهت برخی از حقوقدانان آن را غیرقابل جبران می‌دانستند و اجازه اقامه دعوی آن را نمی‌دادند. بعضی کشورها نیز خسارت معنوی را غیرقابل جبران می‌دانند. غیرقابل تقویم بودن ضرر معنوی نمی‌تواند آن را غیرقابل جبران گذارد، بلکه به وسیله عذرخواهی یا تکذیب از طرف مرتکب چنانچه ضرر معنوی در اثر افترا و نسبت ناروا باشد آلام و ناراحتی‌های روحی که برای زیان دیده ایجاد شده تسکین می‌دهد (ره پیک، 1390: 48). ماده 10 قانون مسئولیت مدنی می‌گوید: «کسی که به حیثیت و اعتبارات شخصی و خانوادگی او لطمه وارد شود می‌تواند جبران زیان مادی و معنوی خود را بخواهد. هرگاه اهمیت زیان و نوع تقصیر ایجاب نماید دادگاه می‌تواند در صورت اثبات تقصیر علاوه بر صدور حکم به خسارت مالی، حکم به رفع زیان از طریق دیگر از قبیل الزام به عذرخواهی و درج حکم در جراید و امثال آن نماید». چنانچه بتوان بدین وسیله جبران زیان معنوی نمود دادرس می‌تواند مبلغی را که متناسب با ضرر معنوی می‌داند به عنوان کیفر مدنی کسی که عمل خلاف نموده معین و مرتکب را محکوم به تأدیه آن به زیان دیده بنماید.

به هر حال باید جبران مناسبی برای خسارت معنوی جستجو نمود؛ هرگاه برای خسارت معنوی ما به ازای پولی وجود داشته باشد عقل و منطق به راحتی برای آن، جبران خسارت را مورد پذیرش قرار می‌دهند و چون برای خسارت معنوی ما به ازای پولی وجود ندارد (اگرچه می‌توان در برخی موارد با پول جبران خسارت نمود) جبران آن در وحله اول دشوار به نظر می‌رسد، اما با توجه به پذیرش جبران خسارت معنوی دکترین (کاتوزیان، 1387: 108) و قوانین (از جمله قانون مسئولیت مدنی، م 9 قانون آد.د.ک. قدیم) دیگر جایی برای تردید نسبت به ورود چنین خسارتی و امکان جبران آن باقی نمی‌ماند (فولادی، 90: 15).

دانلود با فرمت ورد :

پایان نامه ارشد : شیوه جبران خسارت در حقوق ایران و بیع بین المللی کالا (۱۹۸۰ وین)

مقاله :

امکان جبران کامل خسارات در اصول قراردادهای تجاری بینالمللی، کنوانسیون قراردادهای بیع بینالمللی کالا و حقوق ایران


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۱ آبان ۱۳۹۷ساعت: ۰۵:۴۸:۰۵ توسط:محمد موضوع: نظرات (0)

تاثیر مدیریت سرمایه در گردش بر عملکرد شرکتها در بورس

معیار های اندازه گیری عملکرد
از نظر مالی، روش های ارزیابی عملکرد به چهار دسته ذیل تقسیم می شوند. شایان ذکر است این چهار دسته از بعد میزان اطلاعات مورد نیاز نیز طبقه بندی شده است (ملکیان، 1385).

1.روش هایی که در آنها از اطلاعات حسابداری برای ارزیابی عملکرد استفاده می شود و همان سیستم های مالی همانند نسبتهای مالی ROE و ROA و غیره هستند.

روشهایی که ترکیبی از اطلاعات حسابداری و بازار را برای ارزیابی عملکرد مورد استفاده قرار می دهند مانند نسخه های مختلف Q تو بین ویا نسبت P/E .
نسبت هایی که از داده های مدیریت مالی استفاده می کنند مانند بازدهی هر سهم و بازده اضافی هر سهم.
نسبت هایی که علی رغم استفاده از اطلاعات حسابداری، معیارهای اقتصادی هستند مانند نسبتهای ارزش افزوده اقتصادی(EVA) ، ارزش افزوده اقتصادی تعدیل شده (REVA) و ارزش افزوده بازار(MVA).
بطور کلی معیارهای اندازهگیری عملکرد را میتوان به دو دسته، شامل:1. معیارهای حسابداری و 2. معیارهای اقتصادی تقسیم نمود. در معیارهای حسابداری، عملکرد شرکت با توجه به دادههای حسابداری ارزیابی میشود در حالی که در معیارهای اقتصادی، عملکرد شرکت براساس قدرت کسب سود داراییهای موجود و سرمایهگذاری بالقوه و با عنایت به نرخ بازده و نرخ هزینه سرمایه ارزیابی میگردد (مشکی، 1389).

 

2-5-4-1 معیارهای حسابداری
معیارهای حسابداری به دو دسته تقسیم میشوند:

الف- معیارهای مبتنی بر اطلاعات حسابداری

ب- معیارهای مبتنی بر اطلاعات حسابداری و اطلاعات بازار

 

2-5-4-1-1 معیارهای مبتنی بر اطلاعات حسابداری
این دسته از معیارها عمدتاً با استفاده از اطلاعات تاریخی موجود در صورتهای مالی اساسی و یادادشتهای همراه، عملکرد شرکت را اندازهگیری میکنند. این معیارها شامل سود، سود هر سهم، نرخ رشد سود، تقسیم سود، جریانهای نقدی آزاد، نرخ بازده حقوق صاحبان سهام، نرخ بازده دارائیها میباشند. (جهانخانی و سجادی، 1374)

 


2-5-4-1-1-1 سود حسابداری
سود حسابداری مبتنی بر درآمدها و هزینههای تحقق یافتهای است که در طی یک دوره مالی بر اساس مفاهیم و اصول پذیرفته شده حسابداری، شناسایی شده و در گزارشهای مالی آورده میشود. میزان سود میتواند روشی برای ارزیابی عملکرد شرکت باشد (جهانخانی و ظریف فرد، 1374).

 

2-5-4-1-1-2سود هر سهم (EPS)
سود هر سهم (سود پایه) باید با تقسیم سود خالص یا زیان قابل انتساب به صاحبان سهام عادی بر میانگین موزون تعداد سهام عادی طی دوره محاسبه شود. هدف سود هر سهم، ارائه شاخصی برای اندازهگیری منافع هر سهم عادی از عملکرد واحد تجاری طی دوره گزارشگری است (سازمان حسابرسی، استاندارد حسابداری شماره 30)

مهمترین مسأله این است که آیا اطلاعات سود هر سهم باید فقط اطلاعات تاریخی را منعکس نماید یا اطلاعات پیش بینی را نیز منعکس نماید؟ هئیت اصول حسابداری آمریکا (APB) در بیانیه شماره 15 خود بر مفهوم پیش بینی تاکید مینماید زیرا عقیده دارد که این اطلاعات برای تصمیمات سرمایهگذاری و بررسی پتانسیل شرکت به منظور اعطای اعتبار مفیدتر میباشد. در این رابطه استاندارد حسابداری شماره 30 ایران نیز اعتقاد دارد که شرکتها باید علاوه بر محاسبه سود پایه هر سهم اقدام به محاسبه سود تقلیل یافته هر سهم نیز بنماید. اساس محاسبه سود مزبور قبول این فرض است که سهامداران عادی بالقوه (صاحبان اوراق مشارکت قابل تبدیل، سهام ممتاز قابل تبدیل و دارندگان گواهینامه حق تقدم) نیز در آینده اقدام به تبدیل اوراق بهادار خود به سهام عادی خواهند نمود، بنابراین لازم است سود هر سهم با قبول فرض فوق محاسبه گردد. در این رابطه استاندارد مزبور چنین عنوان میکند:

«هر چند سهام عادی بالقوه، در تاریخ گزارشگری حق مشارکت در سود را ندارد، اما در آینده با تبدیل به سهام عادی، حق مشارکت در سود را خواهد داشت. بنابراین، در محاسبه سود تقلیل یافته هر سهم در نظر گرفته میشود. زیرا این تبدیل میتواند با افزایش تعداد سهام، سود تقسیمی متعلق به هر سهم را کاهش دهد. از این رو تقلیل بالقوه، یا نیازهای اطلاعاتی استفاده کنندگان در ارتباط میباشد».

 

2-5-4-1-1-3 سود تقسیمی
بسیاری بر این باورند شرکتی که سیاست تقسیم سود با ثباتی دارد و هر ساله مبلغی از سود خود را بین سهامداران تقسیم میکند، این عمل نشان دهندۀ موفقیت و عملکرد مثبت شرکت میباشد. معمولاً شرکتهایی اقدام به تقسیم میکنند که نمیتوانند سود خود را سرمایهگذاری نمایند. سود تقسیمی به سیاست سرمایهگذاری شرکت بستگی دارد. شرکتهایی که فرصتهای سرمایهگذاری سودآوری دارند، سود را به عنوان یک منبع تامین مالی تلقی میکنند.

 

2-5-4-1-1-4 جریان های نقدی آزاد (FCF)
جریان نقدی آزاد مقداری از جریان نقدی است که اگر بین سهامداران تقسیم شود، تاثیری در قدرت سوددهی شرکت ایجاد نمیکند. جریان نقدی آزاد از تفاوت سود عملیاتی خالص پس از کسر مالیات و سرمایه گذاری خالص در داراییهای عملیاتی بدست میآید (گانگولی[1]، 2010)

جریان نقدی آزاد میتواند برای اهداف کوتاه مدت مناسب بوده و مورد استفاده قرار گیرد.

 

 2-5-4-1-1-5 بازده حقوق صاحبان سهام (ROE)
بازده حقوق صاحبان سهام یکی از معیارهای حسابداری سنجش عملکرد میباشد از حاصل تقسیم سود خالص متعلق به صاحبان سهام عادی بر حقوق صاحبان سهام عادی (یا متوسط آن) بدست میآید. این نسبت نشان دهنده بازده حاصل از وجود نقد سرمایهگذاری شده صاحبان سهام عادی در شرکت بوده و توانایی مدیریت مؤسسه را در بکارگیری این وجوه نشان میدهد. بنگاهی که دارای نسبت ROE بالایی است، ذاتاً توانایی ایجاد وجه نقد را داراست (راس[2] ، 2002). نسبت بازده سهام توسط هان[3] و همکاران وی به منظور ارزیابی عملکرد استفاده شده است.

 

2-5-4-1-1-6  بازده داراییها (ROA)
بازده داراییها نظیر بازده حقوق صاحبان سهام از معیارهای حسابداری سنجش عملکرد تلقی شده و از حاصل تقسیم سود خالص بر مجموع (یا متوسط) داراییها قابل محاسبه میباشد. این نسبت میزان کارایی مدیریت را در بکار گرفتن منابع موجود در جهت تحصیل سود نشان میدهد. نسبت مزبور اغلب توسط سرمایهگذاران موجود و یا سرمایهگذاران بالقوه برای ارزیابی مدیریت شرکت استفاده میشود. با وجود آنکه ROA و نیز ROE با استفاده از سود ویژه قبل از کسر بهره  مالیات (به جای سود خالص ) نیز ممکن است در محاسبات مورد استفاده قرار گیرد. ولیکن در اغلب مطالعات انجام شده به لحاظ دسترسی آسانتر به اطلاعات مربوط به سود خالص، از شکل فوق الذکر استفاده میشود.

 


2-5-4-1-2 معیارهای مبتنی بر اطلاعات حسابداری و اطلاعات بازار
این معیارها علاوه بر استفاده از اطلاعات موجود در صورتهای مالی اساسی و یادادشتهای پیوست، اغلب از اطلاعات بازار نیز برای جلوگیری عملکرد شرکت استفاده مینمایند. به همین دلیل معیارهای مزبور علاوه بر حفظ مزایای معیارهای قبلی، برخی از معایب آنها را نیز برطرف کرده و باعث میشود میزان مربوط بودن اطلاعات افزایش یابد. در حالت کلی این دسته از معیارها نسبت به معیارها مبتنی بر اطلاعات تاریخی ارجحیت داشته و عملکرد شرکت را دقیقتر اندازهگیری میکنند. معیارهای نسبت قیمت به سود (P/E) نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری سهام، بازده سهام و نسبت Q توبین نمونههایی از معیارهای مبتنی بر اطلاعات حسابداری و قیمت بازار محسوب میشوند. (جهانخانی و ظریف فرد، 1374)

 

2-5-4-1-2-1 نسبت قیمت به سود (P/E)
نسبت قیمت به سود ابزاری رایج برای تحلیل وضعیت شرکتها، صنایع و بازار است که از طریق تقسیم قیمت بازار یک سهم به سود همان سهم بدست میآید و بیانگر مبلغی است که سرمایهگذاران باید برای هر ریال سود پرداخت نمایند نسبت مزبور از عایدی شرکت بعنوان مبنای ارزش سرمایهگذاران سهام استفاده کرده و ارزیابی بازار از دیدگاه شرکت را نشان میدهد.

 

دانلود پایان نامه ارشد :

بررسی تاثیر مدیریت سرمایه در گردش بر عملکرد شرکتها در بورس اوراق بهادار تهران

دانلود مقاله :

بررسی تأثیر مدیریت سرمایه در گردش بر عملکرد شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
2-5-4-1-2-2 نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری سهام (MTB)
این نسبت از طریق تقسیم ارزش بازار هر سهم به ارزش دفتری همان سهم بدست میآید. ارزش دفتری هر سهم نشان دهنده ارزشهای تاریخی است. از طرفی ارزش بازار هر سهم انعکاسی از جریانهای نقدی آتی میباشد که عاید شرکت خواهد شد، بنابراین اگر شرکتی دارای مدیریت و سازماندهی مطلوبی بوده بتواند با کارایی کامل به وظایف و نقشهای خود عمل کند در این صورت ارزش بازار، بزرگتر از ارزشهای تاریخ و دفتری خواهد بود و این نسبت افزایش پیدا میکند نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری هر سهم طرز تفکر سرمایهگذاران نسبت به عملکرد گذشته و دور نمای آتی شرکت را بیان میکند.

[1]- Ganguli

[2]- Ross

[3]- Han


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۱ آبان ۱۳۹۷ساعت: ۰۵:۱۸:۴۲ توسط:محمد موضوع: نظرات (0)

تاثیر مدیریت سرمایه در گردش بر عملکرد شرکتها در بورس

معیار های اندازه گیری عملکرد
از نظر مالی، روش های ارزیابی عملکرد به چهار دسته ذیل تقسیم می شوند. شایان ذکر است این چهار دسته از بعد میزان اطلاعات مورد نیاز نیز طبقه بندی شده است (ملکیان، 1385).

1.روش هایی که در آنها از اطلاعات حسابداری برای ارزیابی عملکرد استفاده می شود و همان سیستم های مالی همانند نسبتهای مالی ROE و ROA و غیره هستند.

روشهایی که ترکیبی از اطلاعات حسابداری و بازار را برای ارزیابی عملکرد مورد استفاده قرار می دهند مانند نسخه های مختلف Q تو بین ویا نسبت P/E .
نسبت هایی که از داده های مدیریت مالی استفاده می کنند مانند بازدهی هر سهم و بازده اضافی هر سهم.
نسبت هایی که علی رغم استفاده از اطلاعات حسابداری، معیارهای اقتصادی هستند مانند نسبتهای ارزش افزوده اقتصادی(EVA) ، ارزش افزوده اقتصادی تعدیل شده (REVA) و ارزش افزوده بازار(MVA).
بطور کلی معیارهای اندازهگیری عملکرد را میتوان به دو دسته، شامل:1. معیارهای حسابداری و 2. معیارهای اقتصادی تقسیم نمود. در معیارهای حسابداری، عملکرد شرکت با توجه به دادههای حسابداری ارزیابی میشود در حالی که در معیارهای اقتصادی، عملکرد شرکت براساس قدرت کسب سود داراییهای موجود و سرمایهگذاری بالقوه و با عنایت به نرخ بازده و نرخ هزینه سرمایه ارزیابی میگردد (مشکی، 1389).

 

2-5-4-1 معیارهای حسابداری
معیارهای حسابداری به دو دسته تقسیم میشوند:

الف- معیارهای مبتنی بر اطلاعات حسابداری

ب- معیارهای مبتنی بر اطلاعات حسابداری و اطلاعات بازار

 

2-5-4-1-1 معیارهای مبتنی بر اطلاعات حسابداری
این دسته از معیارها عمدتاً با استفاده از اطلاعات تاریخی موجود در صورتهای مالی اساسی و یادادشتهای همراه، عملکرد شرکت را اندازهگیری میکنند. این معیارها شامل سود، سود هر سهم، نرخ رشد سود، تقسیم سود، جریانهای نقدی آزاد، نرخ بازده حقوق صاحبان سهام، نرخ بازده دارائیها میباشند. (جهانخانی و سجادی، 1374)

 


2-5-4-1-1-1 سود حسابداری
سود حسابداری مبتنی بر درآمدها و هزینههای تحقق یافتهای است که در طی یک دوره مالی بر اساس مفاهیم و اصول پذیرفته شده حسابداری، شناسایی شده و در گزارشهای مالی آورده میشود. میزان سود میتواند روشی برای ارزیابی عملکرد شرکت باشد (جهانخانی و ظریف فرد، 1374).

 

2-5-4-1-1-2سود هر سهم (EPS)
سود هر سهم (سود پایه) باید با تقسیم سود خالص یا زیان قابل انتساب به صاحبان سهام عادی بر میانگین موزون تعداد سهام عادی طی دوره محاسبه شود. هدف سود هر سهم، ارائه شاخصی برای اندازهگیری منافع هر سهم عادی از عملکرد واحد تجاری طی دوره گزارشگری است (سازمان حسابرسی، استاندارد حسابداری شماره 30)

مهمترین مسأله این است که آیا اطلاعات سود هر سهم باید فقط اطلاعات تاریخی را منعکس نماید یا اطلاعات پیش بینی را نیز منعکس نماید؟ هئیت اصول حسابداری آمریکا (APB) در بیانیه شماره 15 خود بر مفهوم پیش بینی تاکید مینماید زیرا عقیده دارد که این اطلاعات برای تصمیمات سرمایهگذاری و بررسی پتانسیل شرکت به منظور اعطای اعتبار مفیدتر میباشد. در این رابطه استاندارد حسابداری شماره 30 ایران نیز اعتقاد دارد که شرکتها باید علاوه بر محاسبه سود پایه هر سهم اقدام به محاسبه سود تقلیل یافته هر سهم نیز بنماید. اساس محاسبه سود مزبور قبول این فرض است که سهامداران عادی بالقوه (صاحبان اوراق مشارکت قابل تبدیل، سهام ممتاز قابل تبدیل و دارندگان گواهینامه حق تقدم) نیز در آینده اقدام به تبدیل اوراق بهادار خود به سهام عادی خواهند نمود، بنابراین لازم است سود هر سهم با قبول فرض فوق محاسبه گردد. در این رابطه استاندارد مزبور چنین عنوان میکند:

«هر چند سهام عادی بالقوه، در تاریخ گزارشگری حق مشارکت در سود را ندارد، اما در آینده با تبدیل به سهام عادی، حق مشارکت در سود را خواهد داشت. بنابراین، در محاسبه سود تقلیل یافته هر سهم در نظر گرفته میشود. زیرا این تبدیل میتواند با افزایش تعداد سهام، سود تقسیمی متعلق به هر سهم را کاهش دهد. از این رو تقلیل بالقوه، یا نیازهای اطلاعاتی استفاده کنندگان در ارتباط میباشد».

 

2-5-4-1-1-3 سود تقسیمی
بسیاری بر این باورند شرکتی که سیاست تقسیم سود با ثباتی دارد و هر ساله مبلغی از سود خود را بین سهامداران تقسیم میکند، این عمل نشان دهندۀ موفقیت و عملکرد مثبت شرکت میباشد. معمولاً شرکتهایی اقدام به تقسیم میکنند که نمیتوانند سود خود را سرمایهگذاری نمایند. سود تقسیمی به سیاست سرمایهگذاری شرکت بستگی دارد. شرکتهایی که فرصتهای سرمایهگذاری سودآوری دارند، سود را به عنوان یک منبع تامین مالی تلقی میکنند.

 

2-5-4-1-1-4 جریان های نقدی آزاد (FCF)
جریان نقدی آزاد مقداری از جریان نقدی است که اگر بین سهامداران تقسیم شود، تاثیری در قدرت سوددهی شرکت ایجاد نمیکند. جریان نقدی آزاد از تفاوت سود عملیاتی خالص پس از کسر مالیات و سرمایه گذاری خالص در داراییهای عملیاتی بدست میآید (گانگولی[1]، 2010)

جریان نقدی آزاد میتواند برای اهداف کوتاه مدت مناسب بوده و مورد استفاده قرار گیرد.

 

 2-5-4-1-1-5 بازده حقوق صاحبان سهام (ROE)
بازده حقوق صاحبان سهام یکی از معیارهای حسابداری سنجش عملکرد میباشد از حاصل تقسیم سود خالص متعلق به صاحبان سهام عادی بر حقوق صاحبان سهام عادی (یا متوسط آن) بدست میآید. این نسبت نشان دهنده بازده حاصل از وجود نقد سرمایهگذاری شده صاحبان سهام عادی در شرکت بوده و توانایی مدیریت مؤسسه را در بکارگیری این وجوه نشان میدهد. بنگاهی که دارای نسبت ROE بالایی است، ذاتاً توانایی ایجاد وجه نقد را داراست (راس[2] ، 2002). نسبت بازده سهام توسط هان[3] و همکاران وی به منظور ارزیابی عملکرد استفاده شده است.

 

2-5-4-1-1-6  بازده داراییها (ROA)
بازده داراییها نظیر بازده حقوق صاحبان سهام از معیارهای حسابداری سنجش عملکرد تلقی شده و از حاصل تقسیم سود خالص بر مجموع (یا متوسط) داراییها قابل محاسبه میباشد. این نسبت میزان کارایی مدیریت را در بکار گرفتن منابع موجود در جهت تحصیل سود نشان میدهد. نسبت مزبور اغلب توسط سرمایهگذاران موجود و یا سرمایهگذاران بالقوه برای ارزیابی مدیریت شرکت استفاده میشود. با وجود آنکه ROA و نیز ROE با استفاده از سود ویژه قبل از کسر بهره  مالیات (به جای سود خالص ) نیز ممکن است در محاسبات مورد استفاده قرار گیرد. ولیکن در اغلب مطالعات انجام شده به لحاظ دسترسی آسانتر به اطلاعات مربوط به سود خالص، از شکل فوق الذکر استفاده میشود.

 


2-5-4-1-2 معیارهای مبتنی بر اطلاعات حسابداری و اطلاعات بازار
این معیارها علاوه بر استفاده از اطلاعات موجود در صورتهای مالی اساسی و یادادشتهای پیوست، اغلب از اطلاعات بازار نیز برای جلوگیری عملکرد شرکت استفاده مینمایند. به همین دلیل معیارهای مزبور علاوه بر حفظ مزایای معیارهای قبلی، برخی از معایب آنها را نیز برطرف کرده و باعث میشود میزان مربوط بودن اطلاعات افزایش یابد. در حالت کلی این دسته از معیارها نسبت به معیارها مبتنی بر اطلاعات تاریخی ارجحیت داشته و عملکرد شرکت را دقیقتر اندازهگیری میکنند. معیارهای نسبت قیمت به سود (P/E) نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری سهام، بازده سهام و نسبت Q توبین نمونههایی از معیارهای مبتنی بر اطلاعات حسابداری و قیمت بازار محسوب میشوند. (جهانخانی و ظریف فرد، 1374)

 

2-5-4-1-2-1 نسبت قیمت به سود (P/E)
نسبت قیمت به سود ابزاری رایج برای تحلیل وضعیت شرکتها، صنایع و بازار است که از طریق تقسیم قیمت بازار یک سهم به سود همان سهم بدست میآید و بیانگر مبلغی است که سرمایهگذاران باید برای هر ریال سود پرداخت نمایند نسبت مزبور از عایدی شرکت بعنوان مبنای ارزش سرمایهگذاران سهام استفاده کرده و ارزیابی بازار از دیدگاه شرکت را نشان میدهد.

 

دانلود پایان نامه ارشد :

بررسی تاثیر مدیریت سرمایه در گردش بر عملکرد شرکتها در بورس اوراق بهادار تهران

دانلود مقاله :

بررسی تأثیر مدیریت سرمایه در گردش بر عملکرد شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
2-5-4-1-2-2 نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری سهام (MTB)
این نسبت از طریق تقسیم ارزش بازار هر سهم به ارزش دفتری همان سهم بدست میآید. ارزش دفتری هر سهم نشان دهنده ارزشهای تاریخی است. از طرفی ارزش بازار هر سهم انعکاسی از جریانهای نقدی آتی میباشد که عاید شرکت خواهد شد، بنابراین اگر شرکتی دارای مدیریت و سازماندهی مطلوبی بوده بتواند با کارایی کامل به وظایف و نقشهای خود عمل کند در این صورت ارزش بازار، بزرگتر از ارزشهای تاریخ و دفتری خواهد بود و این نسبت افزایش پیدا میکند نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری هر سهم طرز تفکر سرمایهگذاران نسبت به عملکرد گذشته و دور نمای آتی شرکت را بیان میکند.

[1]- Ganguli

[2]- Ross

[3]- Han


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۱ آبان ۱۳۹۷ساعت: ۰۵:۱۲:۲۴ توسط:محمد موضوع: نظرات (0)

رابطه بین کیفیت خدمات، اعتماد، ارزش ادراک شده و رضایت و وفاداری مشتریان

مدل نسبت هزینه – فایده

در این مدل ارزش در ارتباط با این مساله که مشتری چه به دست آورده و چه چیزی را در ازای کسب آن می پردازد مطرح می شود. منافع حاصل از کسب کالا یا خدمت شامل موارد ملموس و ناملموس شده و پرداختی های وی نیز شامل موارد پولی و غیر پولی از قبیل پول، زمان، هزینه جستجو، هزینه یادگیری، هزینه روانی و ریسکهای مالی، روانی و اجتماعی است (هابر، 2001، ص 43-41)[1] به عبارت دیگر ارزش از دید مشتری به تبادل پیامدهای مثبت(سود) یا ستاده های مطلوب و پیامدهای منفی(خسارت) یا هزینه ها بر می گردد.

پارولینی[2] در سال 1999 رویکرد دیگری را در رابطه با مفهوم ارزش مطرح کرده و از آن به عنوان ابزاری جهت تحقق استراتژی رقابتی نام برده است. در این رویکرد که وی آن را شبکه ارزش[3] نامیده است سه نوع ارزش مطرح می گردد: ارزش حاصل از سیستم، ارزش دریافت شده توسط مشتری نهایی، ارزش حاصل از بازیگران خالق ارزش. ارزش حاصل از سیستم تفاوت بین ارزش ناخالصی است که مشتری به کالا یا خدمت نسبت می دهد. (صرفنظر از قیمت آن کالا یا خدمت) و تمام هزینه هایی که سیستم خلق ارزش جهت تولید یا عرضه آن کالا یا خدمت متحمل شده است. ارزش نسبت داده شده به یک کالا به طور مستقیم مرتبط با منافعی است که مورد انتظار مشتری است و نسبت معکوس با هزینه های مرتبط با استفاده از آن کالا یا خدمت (هزینه لوازم یدکی و قطعات تکمیل کننده، نگهداری و سایر هزینه های پس از خرید محصول) دارد. کل ارزش خالص خلق شده توسط سیستم بین مشتریان نهایی و بازیگران اقتصادی سهیم در خلق آن ارزش بسته به قدرت نسبی چانه زنی هر یک تقسیم می شود. ارزش خالص دریافتی توسط مشتری نهایی نیز به دو بخش تقسیم می شود: ارزشی که مشتری به یک کالا یا خدمت نسبت می دهد و قیمتی که واقعا برای آن پرداخت کرده است. کل قیمت پرداخت شده برابر است با کل عایدی های دریافت شده توسط بازیگرانی که در فعالیتهای خلق ارزش سهیم بوده اند. ارزش خالص دریافتی بازیگران خلق ارزش نیزتفاوت بین کل قیمتی که خریدار به بازیگران خلق ارزش پرداخته و کل هزینه هایی است که آنها متحمل شده اند. (سالم خلیفا، 2004، ص 649).

در هر سیستمی عرضه محصول (با میزان ارزش مشخص تحت عنوان ارزش ناخالص) مستلزم صرف میزان معینی هزینه است که سیستم با توجه به این هزینه و اقدامات بازیگران خلق ارزش (افرادی مثل نیروی فروش که با رفتار و نوع برخورد مناسب با مشتری به خلق یا افزودن ارزش به محصول نهایی سازمان می پردازند) قیمتی را برای محصول نهایی تعیین می کند که تفاوت بین قیمت و ارزش ناخالص آن محصول نشان دهنده ارزش خالص برای مشتری است. به طور کلی از دید دو مدل مذکور ارزش از نظر مشتری نسبت فواید و نتایج مطلوب به هزینه های پرداخت شده برای بدست آوردن نتایج تعریف می شود.

دانلود پایان نامه ارشد :

بررسی رابطه بین کیفیت خدمات، اعتماد، ارزش ادراک شده و رضایت و وفاداری مشتریان (مورد مطالعه: مشتریان بانک مسکن در رشت)

دانلود مقاله :

بررسی تأثیر کیفیت خدمات الکترونیکی بر وفاداری الکترونیکی با تبیین نقش رضایت الکترونیکی، ارزش ادراک‌شده و تبلیغات توصیه‌ای الکترونیکی؛ مطالعه موردی: خرده‌فروشی‌های الکترونیکی شهر تهران
2-4-4-3- مدل وسیله- نتیجه

در این مدل، مشتریان کالاها و خدماتی را مورد استفاده قرار می دهند که نتایج مطلوبی را بدین وسیله کسب کنند. می توان گفت ویژگی ها و خصوصیات کالا یا خدمت، نتایج و پیامدهای حاصل از مصرف آن و نیز لرزش های شخصی مشتری شکل دهنده فرایند تصمیم گیری او است. در تحقیقی که وودروف در سال 1997 انجام داده ارزش از دید مشتری یک برتری نسبت داده شده ازسوی وی به کالا است که تحت تأثیر ارزیابی مشتری از ویژگی ها و خصوصیات کالا و پیامدهای ناشی از مصرف آن در جهت تحقق اهداف و مقاصد وی است. مدل ارائه شده توسط این محقق سلسله مراتب ارزش مشتری نام دارد و همچنان که در شکل 2-3 ملاحظه می شود ارزش مطلوب و مورد نظر مشتری در سه موقعیت منجر به رضایت مندی حاصل از ارزش دریافت شده توسط وی می شود.

[1] -Huber,2001,p. 41-43

[2] -Parolliny

[3] -Value Network


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۱ آبان ۱۳۹۷ساعت: ۱۲:۴۷:۴۲ توسط:محمد موضوع: نظرات (0)

رابطه اعتماد سازمانی و عدالت سازمانی با بهره وری نیروی انسانی -خرید پایان نامه

بهره وری جزئی[1]:

بهره وری نسبت بین ستاده و داده ی یک سیستم تولیدی را به صورت کمّی توصیف می کند (ویندل و درِسنر[2]، 1992 به نقل از جاخرلوی و طاجوئی، 1390: 19). هر گاه در نسبت مذکور از بین کلیه ی داده ها و منابع، صرفاً رابطه ی بین ستاده با یکی از منابع و عوامل تولید مورد بررسی قرار گیرد چنین بهره وری را بهره وری جزئی گویند (همان منبع).

 

2-1-22-2 بهره وری عامل کل[3]:

این نسبت در واقع نشان دهنده ی ارزشی است که استفاده از کارکنان و امکانات سرمایه ای سازمان را به مواد اولیه و قطعات و خدمات خریداری شده ی کسر شده از ارزش کل ستاده ها نشان می دهد (لام و لام[4]، 2005 به نقل از جاخرلوی و طاجوئی، 1390: 19). صورت نسبت مزبور را ارزش افزوده[5] می گویند.

2-1-22-3 بهره وری کل[6]:

بهره وری کل برخلاف بهره وری جزئی، رابطه ی بین ستاده ی سیستم با کلیه ی منابع مصروفه را جهت تولید آن ستاده نشان می دهد (هانولا[7]، 2002 به نقل از جاخرلوی و طاجوئی، 1390: 19).

2-1-23 جلوه های بهره وری چیست؟

تعریف بهره وری دربردارنده ی دو شاخص اصلی "کارآیی" و "اثربخشی" است.

2-1-23-1 کارآیی[8]: انشاسی[9]و همکاران (2007) کارآیی را نسبت بازده ی واقعی بدست آمده به بازده ی استاندارد و تعیین شده (مورد انتظار) تعریف کردند یا در واقع نسبت مقدار کاری که انجام می شود به مقدار کاری که باید انجام شود. نکته ی بسیار مهم آن است که طبق قوانین فیزیکی در ماشین (سیستم های بسته و مکانیکی)، کارآیی و راندمان که خارج قسمت ظرفیت فعلی به ظرفیت اسمی می باشد، تقریباً هرگز به یک نمی رسد و همواره کوچک تر از یک است، لیکن در مورد انسان (سیستم باز) بر اثر انگیزش و رهبری صحیح می تواند از یک بزرگتر شود (انشاسی و همکاران، 2007).

فاطمی[10] (2002)، کارآیی را بهره وری نسبت میان منابع مورد انتظار با منابع صرف شده می داند؛ به عبارت دیگر داده ی مورد انتظار به داده ی واقعی در سازمان و درست انجام دادن کار است. پولیتیس[11] (2005) کارآیی را میزان صرفه جویی در هزینه های سازمان، وقت و منابع و همچنین میزان ایده های ارائه شده می داند (فاطمی 2002).

2-1-23-2 اثربخشی[12]: فاطمی، اثربخشی را انجام دادن کارهای درست در زمان مناسب با کیفیت مناسب تعریف می کند و پولیتیس اثربخشی را میزان هزینه های به کار رفته در تولید کالا و میزان ایده های اجرا شده در سازمان تعریف می کند (همان منبع). اثربخشی، عبارت از درجه و میزان نیل به اهداف تعیین شده است. به بیان دیگر اثربخشی نشان می دهد که تا چه میزان از تلاش های انجام شده نتایج مورد نظر حاصل شده است (ابطحی و کاظمی، 1379).

در حالی که نحوه ی استفاده و بهره برداری از منابع برای نیل به نتایج مربوط به کارآیی می شود. در واقع اثربخشی مرتبط با عملکرد و فراهم آوردن رضایت انسان از تلاش های انجام شده، و کارآیی مرتبط با بهره برداری صحیح از منابع است. لذا کارآیی جنبه ی کمّی دارد، ولی اثربخشی جنبه ی کیفی دارد. لازم است توجه شود که کارآیی و اثربخشی لزوماً همسو نیستند، و پا به پای هم حرکت نمی کنند در نهایت، بهره وری را می توان به صورت زیر تعریف کرد:

بهره وری= اجرای کارهای درست (اثربخشی) + اجرای درست کارها (کارآیی)

به طور کلی، نسبت به بهره وری، باید بینشی فراگیر و جامع اتخاذ شود، زیرا بهره وری کل جامعه را دربر می گیرد. در واقع بهره وری معیاری است که موارد زیر را شامل می شود:

میزان تحقق اهداف
چگونگی استفاده ی کارآ از منابع جهت ایجاد تولید مفید
آنچه به دست آمده در مقایسه با آنچه امکان داشته
مقایسه ی عملکرد بهره وری (انشاسی و همکاران، 2007).

 

 


2-1-24 سطوح بهره وری

بهره وری برابر است با خارج قسمت خروجی (میزان تولید) بر یکی از یا کل عوامل تولید. بهره وری از حیث آنکه در چه سطحی[13] از سیستم ها مورد کنکاش قرار گیرد به سطوح زیر تقسیم بندی می شود.

سطح فرد
سطح گروه کاری
سطح سازمانی
سطح رشته های تجاری، خدماتی، صنعتی و کشاورزی
سطح بخش های اقتصادی
سطح ملی و کشوری
و سطح جهانی (ابطحی و کاظمی، 1383).
2-1-25 اندازه گیری بهره وری

برای اندازه گیری بهره وری نیروی انسانی در سطح یک بخش از اقتصاد، می توان از نسبت ارزش افزوده به تعداد شاغلان استفاده کرد. در صورتی که علاوه بر اطلاع از تعداد شاغلان، اطلاعات در مورد ساعات کار انجام شده یا ساعات کار پرداخت شده نیز موجود باشد، می توان به جای تعداد شاغلان از سایر اطلاعات مذکور برای مثال نفر- ساعت کار مصرف شده استفاده کرد و در نتیجه بهره وری نیروی کار را با دقت بیشتری به دست آورد (توماس[14]، 1994). البته می توان بهره وری نیروی انسانی را با استفاده از نسبت درآمد ایجاد شده به کل نیروی انسانی نیز سنجید (سایوآن[15]، 2002).

در اکثر سازمان ها، به منظور اندازه گیری بهره وری نیروی انسانی، مقدار فیزیکی کالای تولید شده و یا ارزش ریالی کالا و خدمات و در برخی موارد ارزش افزوده را بر تعداد نیروی انسانی تقسیم می کنند؛ زیرا اندازه گیری ساعات کار واقعی مشکل به نظر می رسد. چنانچه برای محاسبه ی بهره وری نیروی کار ارزش افزوده بر تعداد کارکنان تقسیم شود، در این صورت شاخص ها نشان می دهد که هر یک از کارکنان به طور متوسط چه مقدار ارزش افزوده ایجاد کرده اند (واعظی و وثوقی، 1389: 75).

در واقع بهره وری، دغدغه ی بسیار مهم سازمان های کسب و کار است، زیرا اساسی ترین محرک رسیدن به نتایج رضایت بخش و کسب مزیت رقابتی محسوب می شود:

اولاً، سنجش بهره وری زمانی امکان پذیر است که شرایط از ثبات برخوردار بوده، هدف ها به گونه ی دقیق بیان شده باشند، زنجیره ی هدف ها و وسایل مشخص بوده و خروجی به سادگی قابل اندازه گیری باشد. شرکت هایی که محصولاتی را در مقیاس وسیع تولید می کنند، می دانند که بهره وری غالباً عمده ترین موضوع برای دستیابی به کارآیی، که نتایج اقتصادی رضایت بخشی را به دنبال دارد، است. اگر چه زمانی که کالاها و خدمات در هم تنیده (وابسته به هم) و بیشتر ناملموس بوده، مناسب تحقق نیازهای مشتری خاص باشند، در آن صورت بهره وری در واژگان کلاسیک به مبحثی پیچیده تر تبدیل می شود.
ثانیاً، مشخص نیست که چه چیزی بهره وری را محقق می سازد؟ از منظر مدیریتی و اقتصادی، بهره وری به طور عموم کارکرد سه متغیر است: فناوری، نیروی انسانی و سازمان، هر متغیر به صورت مجزا به بهره وری منجر می شود؛ به روز بودن، تجهیزات مدرن، نیروی انسانی حرفه ای و ماهر، هماهنگی کافی و منسجم، هر یک از موارد می تواند منبع تغییر تدریجی یا بنیادی در بهره وری باشد (گریو و بناسی[16] 2009 به نقل از سلیمی، 1392: 51).دانلود پایان نامه ارشد :بررسی رابطه ی بین اعتماد سازمانی و عدالت سازمانی با بهره وری نیروی انسانی کارکنان بیمارستان فاطمیه ی شاهرود   

لینک 2

 
2-1-26 عوامل مؤثر بر افزایش بهره وری

از مهم ترین عواملی که در افزایش عملکرد و بهره وری سازمان مؤثر واقع می شوند:

الف) عوامل داخلی؛ ب) عوامل خارجی؛

2-1-26-1 عوامل داخلی، که در دو گروه به شرح ذیل قابل تبیین می باشند:

° عوامل سخت افزاری:

از طریق محصول: طراحی بهتر، گسترش تحقیق و توسعه، بازاریابی و فروش با در نظر گرفتن کمیت، کیفیت، زمان و هزینه ی مناسب.
از طریق ماشین آلات و تجهیزات: تعمیرات و نگهداری خوب و به موقع، استفاده ی مؤثر و مطلوب تر از ظرفیت آنها، توجه به نحوه ی بهره برداری، دوام و عمر آنها، نوآوری، هزینه، سرمایه گذاری، گسترش ظرفیت ها و برنامه ریزی تولید و تکنولوژی.
از طریق مواد و انرژی: بهره گیری از مواد و ارائه ی محصول مفید با مصرف انرژی کمتر در واحد محصول، انتخاب مواد اولیه ی مناسب و صحیح و باکیفیت مطلوب، کنترل ضایعات، بالا بردن کیفیت مواد اولیه با استفاده از فرآیندهای اولیه و آماده سازی مواد اولیه برای فرآیندهای اصلی تولید، بهبود وضعیت انبارداری و گردش موجودی ها.
°عوامل نرم افزاری:

از طریق افراد: ایجاد زمینه های مشارکت، توجه به رفتارهای انسانی، حذف برخوردها و موانع ارتباطی، رعایت استاندارد عملکرد و تلاش در بهبود آن، توجه به رضایت از نوع کار و شغل، مهم و پر اهمیت و سودمند نشان دادن کار (هاسلید[17]، 1995 به نقل از جاخرلوی و طاجوئی، 1390: 19).
از طریق سازمانها و سیستم ها: وحدت فرماندهی، واگذاری مسئولیت ها، نظارت و کنترل، تقسیم کار و ایجاد هماهنگی (گودرزوند و چگینی، 1389 به نقل از جاخرلوی و طاجوئی، 1390: 19).
از طریق روشهای کار: جابجایی نیروی انسانی، ابزار، محل های تولید، مواد، ماشین هایی که مورد استفاده قرار می گیرند.
از طریق روشهای مدیریت: سیاستهای نیروی انسانی، ایجاد مشاغل، برنامه ریزی، نظارت، هزینه ها و منابع سرمایه ای روشهای کنترل.
2-1-26-2 عوامل خارجی، که در سه گروه قابل تفکیک هستند:

° عوامل ساختاری شامل:

تغییرات اقتصادی، کشاورزی، صنعتی، تکنولوژی، رقابتی
تحقیقات و توسعه، تکنولوژی و کاربرد روشهای تازه، فنون جدید، محصولات جدید
تحرک اقتصادی، مالی، حضور در بازار رقابت، منابع انسانی، زیر بناهای اقتصادی، نوآوری ها و اختراعات
تغییرات اجتماعی و جمعیتی
[1]- ParTiaL ProductiviTy

[2]- Windle and Dresner

[3]- TotaL factor Productivity

[4]- Lam and Lam

[5]- Add Value

[6]- TotaL productivity

[7]-Hannula

[8] -Effeiciency

[9]- EnShassi et al

[10]- Fatemi

[11]- Politis

[12]- Effectiveness

[13]- Level

[14]- Thomas

[15]- Sauian

[16]- Greve and Benassi

[17]- Huselid


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۱ آبان ۱۳۹۷ساعت: ۱۲:۴۱:۵۰ توسط:محمد موضوع: نظرات (0)

تاثیر جو اخلاق سازمانی برمدیریت دانش در سازمان اموراقتصادی و دارایی

دایره اخلاق

نظریه های گوناگون اخلاقی در زمینه های مسئولیت اجتماعی، اخلاق کسب و کار و اداره امور تحت عنوان نظریه های توصیفی و تحلیلی در دایره اخلاق[1] ارائه می شوند. الگوی سنتی این دایره از 32 قسمت مساوی تشکیل می شود. در نظریه جدید جو اخلاقی سازمان تحت تاثیر  8  عامل قرار می گیرد. از این رو برای تحلیل جو اخلاقی سازمان باید به 8 عامل مبنایی توجه نمود (الوانی و همکاران، 1389).

1) نسبیت اخلاقی[2] : نسبیت اخلاقی موقعیتی است که در آن هیچگونه مطلق اخلاقی و هیچگونه درستی و نادرستی اخلاقی وجود ندارد و به جای آن، درستی و نادرستی بر اساس هنجارهای اجتماعی است. به هر حال اخلاق نسبی (موقعیتی) زیر گروهی از نسبیت اخلاق است . نسبیت اخلاقی بدین معنی است که انها در طول زمان تغییر می یابند و مطلق نیستند. این نظریه با نادیده گرفتن قابلیتها و دستاوردهای برخی از فرهنگها باعث کاهش سطح اخلاق و ایجاد نژادپرستی و تعارض و تضاد در محیطهای کاری می شود.

2) نفعگرایی[3] فردی: این نطریه به مفهوم بالاترین خوبی و خواسته است. به این مفهوم که خوشی و نبود ناراحتی برای تمامی انسانها عاملی انگیزشی است. این نظریه نقاط اشتراک بسیاری با نظریه نفعگرایی جمعی دارد که تا حدودی در مبحث مربوط به آن نظریه به شرح آن پرداخته شده است.

3) عمل گرایی[4] : این نظریه قائل به این باور است که حقیقت امری جدا از انسان نیست؛ بلکه تنها دلیل برای اینکه یک نظر درست و حقیقی است و یک نظر، باطل و خطا، این است که اولی در عمل برای انسان کارآمد و موثر باشد و دیگری چنین نباشد. لذا صدق هر گزاره، فقط توسط نتایج عملی آن سنجیده می شود، نه در مقایسه با واقعیت خارجی. یک فکر یا عقیده تا وقتی که فقط عقیده است، به خودی خود نه صحیح است و نه غلط؛ بلکه فقط در جریان آزمایش و کاربرد عملی آن است که بر حسب نتایجی که از آن نظر گرفته می شود، صادق یا کاذب می شود.

4) نفعگرایی جمعی: فایده گرایی در درجه اول یک نظریه اخلاقی است و بر این فرض بنا شده که انچه مفید است، خوب می باشد و اینکه فایده به طور عقلانی قابل شناخت و اندازه گیری است. کرداری درست است که منتهی به بیشترین خشنودی برای بیشترین افراد شود. هم چنانکه از آین تعریف برمی آید نظریه نفعگرایی جمعی از یک سو در تضاد با خودخواهی به معنای پیگیری نفع شخصی بدون درنظر گرفتن هزینه های آن برای دیگران است و از سویی دیگر، مخالف هرگونه نظریه اخلاقی است که برخی کردارها یا انواعی از کردارها را مستقل از نتایج آن، درست یا غلط تلقی می کند.

5) کثرت گرایی اخلاقی[5]: در زندگی امروزی انسانها مجبورند که در کنار هم زندگی کنند. زیرا بدون همزیستی نمی توانند به زندگی خود ادامه دهند، مگر اینکه مانند انسانهای نخستین، تمامی امور خود را شخصاً انجام دهند که این امر عملا از عهده افراد خارج است. پس به بیان دیگر انسانها در گروهی زندگی می کنند که مردم نام دارد؛ این زندگی قوانین و شرایطی دارد که باید به آن احترام گذاشته شود و حقوق دیگران تضییع نگردد. از سویی دیگر با توجه به این که هر یک از انسانها در محیطی خاص پرورش یافته اند و خصوصیات روحی و روانی متفاوتی دارند، پس طبیعی است که در اموری با هم توافق نداشته باشند؛ اما این تفاوتها نباید در همزیستی انسانها تاثیر بگذارد. اساس کثرت گرایی نیز همین است. یعنی به تکثر و تعدد عقاید و آرا، احترام گذاشته شود و مشروعیت عقلی و عرفی و کلامی منحصر به مبنای فکری فرد نشود.

6) اخلاقیات قانون طبیعی[6]: طبق این عامل قانون طبیعی همان عقل سلیمی است که در مطابقت با طبیعت باشد؛ قانونی که جهان شمول، تغییرناپذیر و جاوید است؛ قانونی که از طریق فرامینش تعهدآفرین است و از طریق نواهی اش از انجام عمل نادرست باز می دارد. فرامین و نواهی این قانون بر انسانهای خوب فرامین بیهوده ای نیستند، گرچه این فرامین تاثیری در افراد فاسد نداشته باشند. تغییر این قانون گناه است و تلاش بر بی اعتباری نمودن آن مجاز نیست و حذف تمام آن غیرممکن است.

7) نظریه قرار داد اجتماعی[7]: این نظریه در سطوح کلان سیاسی جامعه و در سطوح خرد سازمانی نفوذ کرده است. در سطح اقتصاد سیاسی، این نظریه بنیانی برای قوانین مربوط به مبادلات ملی و بین المللی آمریکا و اروپا و همچنین، قانون اساسی و قوانین تجارت خارجی آمریکا، دادگاه جهانی لاهه، سازمان پیمان آتلانتیک شمالی ناتو، سازمان تجارت جهانی، یونیسف، سازمان بین المللی کار می باشد. در سطح سازمانی، قرار دادهای فیمابین کارگران و کارفرمایان، قراردادهای بین واحدهای تجاری و کارکنان سایر سازمانها، قراردادهای مقاطعه کاری کارفرمایان که کارکنان به صورت فردی با آن درگیر هستند، همگی بر اساس اصول اخلاقی و اقتصاد اجتماعی مربوط به نظریه فوق بنیان نهاده شده است.

8) آرمانگرایی[8]: آرمانگرایی اخلاقی به معنای اعتقاد داشتن به اندیشه ها و آرمانها و حقایق اخلاقی ثابت و فضایل عقلایی یا متعالی است که زندگی بشر باید با آنها منطبق باشد. انسان آرمانگرا، به لحاظ اخلاقی، به فضایل و رذایل و موازین و معیارهای ثابت و مطلق و احکام جهان شمول اخلاقی و ارزشی معتقد است و بنای رفتار فردی و جمعی خود را بر تطابق با آن اندیشه های اخلاقی قرار می دهد. آرمانگرایی اخلاقی، امکانی برای نسبی انگاری فراهم نمی آورد و انسانهایی آرمانگرا و اصولگرا و دارای شاخصهای اخلاقی استوار تربیت می کند(الوانی و همکاران، 1389).

2-2-13) راهبردهای اخلاقی سازمان

سازمانها به منظور تشویق رفتارهای اخلاقی منشورهای اخلاقی[9]  تدوین می کنند.  منشورهای اخلاقی   راهبرد موثر سازمانی در شکل گیری و جهت دهی به رفتار اخلاقی می باشند. این منشورها برای اینکه در جلوگیری از رفتارهای غیر اخلاقی مؤثر باشند، باید بوسیله مدیریت تقویت شوند و کارکنان به اجرای آنها وادار گردند(احمدی و پناهی، 1388).  منشورهای اخلاقی سازمان بازتاب ارزش های بنیادین سازمان بوده و در آنها رویه های اخلاقی مدونی برای حفظ جایگاه سازمانی در آشیانه سازمانی و در میان رقبا و ذی نفعان وجود دارد.

تلاش برای حفظ جایگاه، رویه های حفظ امنیت اطلاعات سازمان و محیط پیرامونی، سبک زندگی موسسان سازمان،  توجه به سطوح فوقانی فرهنگ سازمانی از جمله پوشش و نحوره برقراری ارتباطات رسمی و غیر رسمی ، شیوه برخورد با تعارضات سازمانی، عدالت و مساوات، آزادی های فردی و مواردی از این قبیل از تاکیدات منشورهای اخلاقی در سازمان محسوب می گردد.

دانلود پایان نامه ارشد :

دانلود پایان نامه ارشد: بررسی تاثیر جو اخلاق سازمانی برمدیریت دانش در سازمان اموراقتصادی و دارایی

لینک در ایران داک

 
2-2-14) چارچوب توسعه اخلاقی کهلبرگ[10]

این بعد بر نظریه توسعه اخلاقی شناختی گهلبرگ اتکاء دارد. گهلبرگ یک چارچوب توسعه اخلاقی شناختی ابداع کرده است که به موجب آن مهارت استدلال اخلاقی افراد (مهارت در چگونگی حل مسائل اخلاقی) بر مبنای عوامل شخصی و موقعیتی درشش مرحله تغییر و توسعه پیدا میکند. افراد در طول این مراحل به سمت درک بهتر الزامات اخلاقی پیشرفت می کنند. افراد در مرحله شش باید نسبت به افراد در مراحل اول تا پنج از خود توانایی بیشتری در استدلال مخمصه های اخلاقی بطورمؤثرتری نشان بدهند. این چارچوب شامل سه سطح اخلاقی شناختی (پیش متعارف، متعارف و پس متعارف) است، که هر کدام از دو مرحله تشکیل شدهاند. افراد در یک سلسله مراحل ثابت حرکت میکنند که هر کدام بیانگر یک مدل متفاوت کیفی از تفکر اخلاقی میباشد. در سطح اول استدلال اخلاقی(یعنی سطح پیش متعارف ) یک فرد، قوانین را برخود تحمیل شده مشاهده میکند. تصمیمات اخلاقی با توجه به پاداشها و تنبیهات توجیه می شوند. در مرحله اول؛ افراد، قضاوتهای اخلاقی هدایت شده را به وسیله اطاعت وجلوگیری از تنبیه شکل میدهند. قضاوتهای اخلاقی در مرحله دوم به وسیله یک هنجارتقابلی هدایت میشوند. در سطح دوم(یعنی سطح متعارف)؛ یک فرد، هنجارهای اخلاقی مشترک جامعه یا گروهی از جامعه(از جمله خانواده) را درونی می کند. چیزی که اخلاقا درست در نظر گرفته می شود، چیزی است که دیگران از فرد انتظار دارند و انجام وظایف، قوانین و مقررات می باشد. افراد در مرحله سوم، رفتار اخلاقی را چیزی می یابند که خوشایند دیگران باشد و به آنهاکمک کند. از دیدگاه افراد مرحله چهارم، به جامعه ای که عضوی از آن هستند، توجه می شود. در این مرحله به قضاوتهای اجتماعی، سیستمهای اجتماعی، قانونی یا مذهبی که به منظور ارتقای منفعت عمومی طراحی شده اند، توجه می شود. در سطح سوم(یعنی سطح پس متعارف)؛ فرد، فراسوی شناخت به وسیله انتظارات دیگران، قوانین و مقررات اقدام و حرکت می کند. مرحله پنجم، فرد، نسبی بودن ارزشهای شخصی را درک می کند. آنها همچنان بر قوانین و مقررات به دلیل اینکه قراردادهای اجتماعی را

عرضه می کنند، تأکید می کنند اما آنها درک کرده اند که قوانین می توانند برای اهداف مفید اجتماعی تغییر یابند. در مرحله ششم، افراد به وسیله اصول اخلاقی خود انسجامی عدالت و حقوق بشری هدایت می شوند. کهلبرگ ادعا کرده است که قضاوتهای اخلاقی درمراحل بالاتر از قضاوت های اخلاقی مراحل پایین تر، بهتر و مطلوبتر هستند. این نظریه در جدول زیر به صورت خلاصه آمده است (خورشید ومحسنی،1389)

[1] The moral compass

[2] Ethical Relativism

[3] Hedonism

[4] Pragmatism

[5] Moral Pluralism

[6] Natural Law Ethics

[7] Social Contract

[8] Idealism

[9] Ethical Codes

[10] Kohlberg


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۱ آبان ۱۳۹۷ساعت: ۱۲:۳۵:۴۶ توسط:محمد موضوع: نظرات (0)